ترور دكتر فتحي شقاقي، پايه‌گذار جنبش جهاد اسلامي فلسطين

ترور دكتر فتحي شقاقي، پايه‌گذار جنبش جهاد اسلامي فلسطين

فتحي شقاقي در 1330 خورشيدي در يك خانواده فقير در منطقه رفح واقع در نوار غزه ديده به جهان گشود. پدرش امام جماعت يك روستا بود. شقاقي در سالهاي نوجواني مادرش را از دست داد. او پس از پايان تحصيلات متوسطه در سال 1347 در كالج «بيرزيت» در كرانه باختري به تحصيل در رشته رياضيات پرداخت و همزمان تا سال 1353 در شهر بيت‌المقدس به شغل آموزگاري نيز اشتغال داشت. شقاقي سپس در اين سال براي ادامه تحصيل به مصر رفت. وي از دانشكده پزشكي «الزقازيق» فارغ‌التحصيل شد و مدت يك سال نيز در بيمارستاني در استان الشرقيه مصر در رشته اطفال طبابت نمود. او طي سالهاي اقامت خود در مصر دهها شعر و مقاله در بيان مظلوميت ملت فلسطين با نامهاي مستعار در مطبوعات آن كشور به چاپ رساند. شقاقي در مصر ابتدا تحت تأثير انديشه و تفكر ناصريسم و ناسيوناليسم عربي كه جمال عبدالناصر آن را تبليغ مي‌كرد قرار داشت. ولي شكست مصر و ديگر رژيمهاي عرب در جنگ 1967 رژيم صهيونيستي كه ناشي از اولويت دادن ناصر به ملي‌گرائي به جاي اسلام‌خواهي بود از يكسو و كوبيدن مداوم ناصر بر طبل جدائي دين از سياست از جانب ديگر پديده‌هائي بودند كه شقاقي را به تأمل و تحقيق بنياني در زمينه اسلام سوق داد. شقاقي خود مي‌گويد كه مطالعه كتاب شيخ محمد غزالي روحاني برجسته مصر تحت عنوان «چگونه اسلام را درك كنيم» مقدمه شناخت وي نسبت به گستردگي تعاليم و مباني اسلام بود. آثار سيد قطب نيز به نوبه خود در بيداري اسلامي شقاقي تأثير بسزائي داشت.
فتحي شقاقي در مصر به تدريج بر اهميت مبارزه با صهيونيسم به عنوان خطري كه در خاورميانه، اسلام و موجوديت اسلامي را هدف قرار داده است پي برد. او مقابله با صهيونيسم را به صورت تشكيلاتي از سالهاي اقامت خود در مصر آغاز كرد. شقاقي در سال 1357 به كمك جوانان مسلمان و غيور فلسطين در دانشگاه «الزقازيق» و ديگر دانشگاههاي مصر هسته اوليه تشكيل «جنبش جهاد اسلامي فلسطين» را بنيان نهاد. او مقارن پيروزي انقلاب اسلامي ايران كتاب «خميني راه‌حل اسلامي و جايگزين» را منتشر نمود كه اولين كتاب منتشر شده در سطح جهان راجع به پيروزي انقلاب اسلامي ايران به زبان عربي بود. او در تابستان سال 1358 به اتهام فعاليتهاي اسلامي و جانبداري علني از منطق انقلابي و اسلامي امام خميني به مدت 4 ماه راهي زندان القلعه مصر شد. پس از آزادي از زندان تشكيلات جهاد اسلامي فلسطين را با الگو گرفتن از مباني اسلامي امام خميني سامان بيشتري بخشيد و سپس هسته‌هاي اين سازمان را در آبان 1359 به فلسطين اشغالي انتقال داد. شقاقي سپس به توزيع هسته‌هاي سازمان جهاد اسلامي در سراسر فلسطين بخصوص در غزه پرداخت و همزمان به آموزش و تربيت كادرهاي جديد براي جنبش و تقويت شاخه نظامي آن همت گماشت.
فتحي شقاقي در سالهاي اوليه دهه 1360 در بيمارستان ويكتوريا در بيت‌المقدس طبابت مي‌كرد. او در 1362 به اتهام تشكيل سازمان جهاد اسلامي توسط مأموران رژيم صهيونيستي بازداشت و به 11 ماه زندان محكوم شد. در 1365 نيز به اتهام تحريك مردم عليه رژيم اشغالگر قدس و انتقال اسلحه به غزه به 4 سال زندان و 5 سال حبس تعليقي محكوم گرديد. اما وي پيش از پايان دوره محكوميتش از زندان آزاد شد. شقاقي در اواخر سال 1366 ازدواج كرد و از همسر خود صاحب سه فرزند به نامهاي خوله، ابراهيم و اسامه شد. هر سه فرزند شقاقي در خارج از فلسطين و در دمشق متولد شدند.
فتحي شقاقي در دهم مرداد 1367 توسط رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان تبعيد شد و تا زمان مرگ خود نتوانست به فلسطين بازگردد. شهادت وي زماني اتفاق افتاد كه وي در حال بازگشت از سفر 15 روزه به ليبي بود. او براي شركت در اجلاسي در رابطه با بررسي مسئله آوارگان فلسطيني و مشورت با مقامات ليبيائي به آن كشور رفته بود و قرار بود از طريق مالتا راهي دمشق شود كه در فرودگاه مالتا قرباني عوامل تروريست رژيم صهيونيستي گرديد. گفته مي‌شود شقاقي در روزهاي اقامت خود در ليبي مقاله‌اي تحت عنوان «وصيت من به امت» را به رشته تحرير درآورده بود. اين مقاله يك هفته پس از شهادت وي يعني در شماره 12 آبان 1374 در روزنامه الشعب قاهره به چاپ رسيد. متن زير قسمتهائي از همان وصيت‌نامه است:
ـ من راهي جز جهاد و مبارزه مسلحانه براي آزادي قدس و مسجد‌الاقصي و همه فلسطين نمي‌بينم. سازش ميان جنبشهاي اسلامي با رژيم صهيونيستي و يا حكومت خود گردان هيچ آينده‌اي ندارد بايد تا آخرين راه به جهاد و مبارزه براي آزادي فلسطين از دشمنان ادامه دهيم.
ـ بايد جنبشهاي اسلامي به مبارزه مسلحانه خود عليه دشمن صهيونيستي ادامه داده و آنرا در اولويت قرار دهند. نبايد دشمن را هيچ‌جا رها كرد، بايد او را تعقيب نمود. در اينجا است كه همه نيروها بسيار مي‌شوند و تنها خائنان و مزدوران با مبارزه مخالفت خواهند كرد.
ـ من هيچ نگراني در مورد جنبش جهاد اسلامي فلسطين ندارم چون يك سازمان مستحكم و قوي ايجاد كرده‌ايم، هدف اين سازمان آزادي فلسطين است و شهادت را وسيله‌اي براي آزادي فلسطين مي‌داند. جوانان ما در داخل سرزمينهاي فلسطين قادرند واقعيت‌ها را تغيير دهند و آينده‌اي درخشان كه سزاوار مجاهدين در راه قدس شريف باشد را تضمين نمايند.
ـ من از مرگ ترس و هراس ندارم، بعضي از دوستان تلاش كردند من و احمد جبريل (دبير كل جبهة خلق براي آزادي فلسطين ـ فرماندهي كل) را در يك خانه نگهدارند تا از حمله مزدوران در امان باشيم ولي من چند روز بعد از آنها خواستم كه اجازه بدهند به سودان بروم و در يك كنفرانس علمي شركت كنم، من جز خدا از هيچكس نمي‌ترسم، ما مرگ را دوست داريم، همانگونه كه دشمنان ما دنيا را دوست دارند.
ـ من با عقل و روح خود مي‌بينم كه كشورم آزاد خواهد شد و فلسطين به ما باز خواهد گشت و از آن ما خواهد بود. فلسطين گران‌بها است و ما بايد براي آزادي آن از خودگذشتگي داشته باشيم فلسطين سرزمين پيامبران است فلسطين وطن مقدس من است من مي‌دانم كه فلسطين سرانجام آزاد خواهد شد. هرچند سفر و غربت ما بطول انجامد.
شهيد شقاقي به عنوان پرچمدار قيام اسلامي انتفاضه شناخته شده و از او به عنوان «سردار انتفاضه» ياد مي‌كنند. او خود را از مريدان شهيد شيخ عزالدين قسام بنيانگذار مبارزات مسلحانه در فلسطين مي‌دانست. در عرصه مبارزات مردم فلسطين نيز از اعتبار و منزلت خاصي برخوردار بوده و هست. فتحي شقاقي از مدافعين و دوستداران انقلاب اسلامي ايران بود. او به دفعات به جمهوري اسلامي ايران سفر كرد و در سمينارها و همايشهاي بين‌المللي كه در تهران در ارتباط با مسأله فلسطين و بحران خاورميانه تشكيل مي‌گرديد، فعالانه شركت نمود. فتحي شقاقي با حضرت امام خميني رضوان‌الله تعالي عليه نيز ملاقات داشت و امام در اين ملاقات كه در آذر سال 1368 ترتيب يافت بر لزوم فاصله گرفتن از چهره‌هائي مانند عرفات تأكيد كردند.
پس از شهادت مظلومانه شقاقي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب پيام مهمي منتشر كردند و مرگ سرخ و افتخارآميز وي را مايه اشتداد نهضت عظيم اسلامي در فلسطين خواندند. متن پيام معظم له چنين است:
بسم‌الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
صحنه خونين مبارزات اسلامي فلسطين بار ديگر با خون بناحق ريخته يكي از فرزندان رشيد و مظلوم آن سرزمين گلگون گشت و كسي كه با قلبي سرشار از ايمان و اخلاص براي دفاع از خانه و ميهن خود مجاهدت مي‌كرد بدست غاصبان خونخوار و آدمكش به شهادت رسيد و صهيونيست‌هاي عاري از شرف و اخلاق يكبار ديگر ثابت كردند كه براي مقاصد نامشروع خود، قتل و جنايت را مباح و مشروع مي‌شمارند.
مجاهد مؤمن و شجاع و متفكر و مخلص، شهيد دكتر فتحي شقاقي يكي از چهره‌هاي درخشاني بود كه فجر مبارزات اسلامي مردم فلسطين در دهة اخير را پديد آورد و همه توان و امكان و اكنون جان عزيز خود را بر سر اين جهاد مقدس گذاشت.
طلوع خورشيد اسلامي از افق مبارزات فلسطين كه به ملت مظلوم فلسطين جان تازه‌اي بخشيد در هنگامي آغاز شد كه مدعيان دروغين قضية فلسطين از بردن نام اسلام در آن عرصة اسلامي محض به شدت پرهيز مي‌كردند، و با جدا كردن قضية فلسطين از اسلام، دانسته و ندانسته، آرمان فلسطين را به محو و نابودي مي‌كشاندند، و در اين هنگام بود كه گروهي از جوانان پرشور و بااخلاص و مؤمن و انديشمند و در رأس آنان شهيد عزيز ما دكتر فتحي شقاقي با الهام گرفتن از انقلاب اسلامي ايران و با دلي سرشار از عشق و ارادت به امام عظيم‌الشأن راحل پرچم مبارزات اسلامي را برافراشتند و به رغم كوردلان سست عنصر و وابسته و برغم رژيم غاصب و به رغم آمريكا و سرسپردگانش در منطقه عربي، خون در رگهاي افسرده جهاد فلسطيني دميدند و دشمن را كه با ساده‌انديشي و خوش‌خيالي مجاهدات حق‌طلبانه را پايان يافته مي‌پنداشت، زير ضربات خود گرفتند.
اكنون آن مجاهد مؤمن و مخلص به شهادت كه آرزوي همه مبارزان خالص و صادق است نائل آمده است ولي اينجانب با قاطعيت اعلام مي‌كنم كه اين مرگ سرخ و افتخارآميز ماية اشتداد نهضت عظيم ‌اسلامي در فلسطين خواهد شد و مظلوميت او، مظلومان فلسطيني را در مجاهدت في سبيل الله راسخ‌تر خواهد ساخت.
ملت مبارز فلسطين محق است اگر خيانتكاران با آرمان فلسطين را چه آنان كه با روسياهي تمام خود را فلسطيني شمارند و چه اعراب غيرفلسطيني شريك جرم سران رژيم صهيونيستي در اين جنايت و جنايات مشابه به آن در گذشته بشمارد.
بي‌شك اين آخرين جرم تروريست‌هاي غاصب نخواهد بود ولي بي‌شك آنكه در نهايت به پيروزي قاطع مي‌رسد، جبهة حق ملت مسلمان و مبارز و مظلوم فلسطين خواهد بود.
اينجانب شهادت اين مجاهد برجستة فلسطيني را به همه آحاد ملت فلسطين بويژه به سازمان مبارك جهاد اسلامي فلسطين و بالاخص به همسر و فرزندان و والدين و ديگر كسان و ياران وي تبريك و تسليت مي‌گويم.
والسلام علي جميع عبادالله الصالحين
سيد علي خامنه‌اي
8 آبانماه 1374