دیپلماسی کارتر نجات اسرائیل

جیمی کارتر باهوش ترین رئیس جمهور آمریکا و زیرک ترین سیاستمدار این کشور است. او یک دیپلمات کارکشته است و به خوبی با هنر سخنوری در برابر رسانه ها آشنا است. کارتر می داند که چگونه با پنبه سر ببرد و از شیوه ای استفاده کند که بسیار بهتر از جنگ های خانمانسوز بوش است جنگ هایی که فجایعی بسیار برای آمریکا به دنبال دارد. اقدامات جیمی کارتر همگان را به اعجاب وا می دارد. این مقام آمریکایی یک نمونه عالی پیروزی در دیپلماسی تبلیغاتی است اندیشمندی و خردورزی از وی یک دشمن عاقل ساخته است که البته چنین دشمنی از دوست نادان برتر می باشد؛ ولی با این وجود از اقدامات او احساس خطر باید کرد و با نگرانی تمام آن را دنبال کنیم.
هرگز نمی توان آنچه این مرد در «کمپ دیوید» انجام داد فراموش کرد. سیاست نرم کارتر بسیار خطرناک تر از جنگ است و شاید رئیس جمهور اسبق آمریکا با چنین سیاستی موفق به تحقق اهدافی شود که ارتش ها در عرصه انقلاب ارتباطات موفق به اجرای آن نشوند. بی تردید مهم ترین اهداف کارتر بهبود چهره آمریکا است چهره ای که بوش در دوره ریاست جمهوری خود موفق به مخدوش ساختن آن شده بود. کارتر آمد تا چیزی را که ارتش آمریکا از بین برده بود اصلاح سازد و از گسترش دامنه آتشی که بوش و راستگرایان مسیحی محافظه کار افروخته اند جلوگیری نماید.
رئیس جمهور اسبق آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی که رسانه ها آن را تحت پوشش خبری خود قرار دادند چهره مردی حکیم را به خود گرفت که به دنبال صلح است و به نمایندگی آمریکا برای برقراری صلح از تمامی ظرفیت خود استفاده می کند. او چهره جدیدی از کشورش ارائه داد که با چهره خون آشام بوش دیک چنی و رامسفلد متفاوت بود و امروز بسیاری از افراد در جهان عرب هستند که می خواهند حرف های کارتر را باور کنند و امیدوارند که آمریکا نقش حامی صلح را بازی کند و در جهت خاموش کردن آتشی که کاخ سفید در قلب تمدن انسانی افروخته است گام بردارد. ولی آیا واقعیت نیز همین است و واشنگتن رویای تحقق صلح را در سر دارد

پیروزی مقاومت
در این مقاله در صدد آن هست تا تفسیر واقعی سفر آقای کارتر به منطقه را بیان کنم. واقعیت آن است که رئیس جمهور اسبق آمریکا برای یافتن وسیله ای جهت نجات رژیم اشغالگر قدس به منطقه آمد و دلیل این مسئله را می توان در اظهارات وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس که یکی از سیاستمداران صهیونیست و از جمله مغرورترین آنها است یافت. وی در گفتگو با رادیو سراسری رژیم صهیونیستی گفته بود: «اسرائیل به هیچ وجه نمی تواند رویای خود آمریکا و کشورهای اروپایی در نابودی حماس را محقق سازد. نابودی حماس و پایان حاکمیت این جنبش بر نوار غزه غیر ممکن است و تجربه آمریکا در نابودی نظام ها و حکمفرما ساختن دولت های دست نشانده خود در افغانستان و عراق بی نتیجه مانده است.
جنبش مقاومت اسلامی طی هفته های گذشته چندین عملیات نظامی بی نظیر را انجام داده که نشان می داد با وجود محاصره جنبش حماس همچنان قدرتمندتر می شود. این جنبش مبارز فلسطینی (حماس ) نشان داد که توان دفاع از غزه و همچنین انجام عملیات های مبتکرانه با هدف آزادسازی و شکستن روند محاصره را دارد و همین امر نیز باعث شد تا محبت ملت های عربی به حماس و خشم این ملت ها نسبت به نظام های عربی شریک حاکم در محاصره نوار غزه افزایش یابد.
امروز ملت های عربی از دولت های خود می خواهند تا از اهالی نوار غزه در پایداری و مقاومت قهرمانانه شان علیه اشغالگران صهیونیستی و تلاش های شان برای آزادسازی فلسطین حمایت کنند و با توجه به همین مطلب می توان گفت که سد محاصره به زودی می شکند محاصره ای که یک جنایت ضد بشری تلقی می شود و هر کس که در آن مشارکت داشته باشد ظالم به حساب می آید.
در وضعیت کنونی رهبران بلندپایه صهیونیستی هشدار می دهند که تداوم فعالیت های نظامی گروه های فلسطینی و حملات شان به مواضع و پایگاه های صهیونیستی در اطراف نوار غزه نتایجی تراژدیک و فاجعه بار با خود به دنبال دارد که از جمله این افراد می توان به رئیس پیشین سازمان اطلاعات رژیم اشغالگر قدس اشاره کرد. این مقام صهیونیستی گفته بود: «هیچ گریزی از گفتگو با جنبش حماس نیست. حماس یک واقعیت انکارناپذیر به شمار می رود و باید از در تعامل با آن وارد شد.»

کارتر برای چه آمده بود
اعراب هرگز به این درجه از بلاهت نرسیده اند که باور کنند کارتر بدون توافق با بوش و رژیم صهیونیستی و تنها برای شنیدن مواضع گروه های فلسطینی به خاورمیانه سفر کرده باشد.
رئیس جمهور اسبق آمریکا به منطقه آمد تا با خالد مشعل دیدار کند و خواستار توقف یک ماهه حملات موشکی گروه های مقاومت شود یعنی اینکه آتش بس به صورت یک جانبه به اجرا درآید؛ البته آقای خالد مشعل آتش بس یک جانبه را نپذیرفت و تاکید کرد که آتش بس باید به صورت متقابل و همزمان باشد.
جیمی کارتر در دیدارش با رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی «حماس» به دنبال آن بود تا برای حل ماجرای «گلعاد شلیت» نظامی اسیر صهیونیستی با آقای مشعل به توافق برسد و در مورد زنده بودن وی اطمینان حاصل نماید؛ ولی حماس بر شروط خود برای مبادله اسرا تاکید کرد و با پیشنهاد کارتر مبنی بر آزادی شلیت در مقابل آزادی نمایندگان و وزرای اسیر مخالفت نمود.
در پایان باید گفت موفقیتی که کارتر در دیدار خود با رهبران حماس بدان دست یافت جلب موافقت این جنبش با امضای معاهده آتش بس طولانی مدت با رژیم صهیونیستی بود که مشروط به عقب نشینی این رژیم از مناطق اشغالی 46 از جمله شهر قدس اشغالی تشکیل کشور فلسطینی و تضمین حق بازگشت است؛ البته باید تمامی اینها به همه پرسی گذارده شود. ضمنا حماس با همکاری دیگر گروه های فلسطینی همچنین تاکید کردند که برگزاری همه پرسی در خصوص توافق نامه ای که در آن به آرمان ها و اصول ملی فلسطین از جمله قدس و حق بازگشت بی توجهی شده است را رد می کنند.
شایان ذکر است که موافقت جنبش مقاومت اسلامی «حماس» با تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای 46 هرگز به معنای اعتراف به موجودیت اسرائیل نیست؛ بلکه یک راهکار مقطعی محسوب می شود و بی هیچ تردیدی باید گفت که مقاومت جامعه جهانی را واداشته است تا به اصول و آرمان هایش احترام بگذارد و بداند که هیچ گونه چانه زنی را در مورد حقوقش نمی پذیرد و محاصره جائرانه غزه شکست خواهد خورد و دشمنان هرگز نمی توانند اراده ملتی که قصد آزادسازی میهنش را دارد در هم بشکنند.
اقدام حماس در شکستن روند محاصره و همچنین حمایت از گروه های مبارز فلسطینی نشان داد که این جنبش تاثیرگذارترین گروه در داخل فلسطین و در میان آوارگان این مرز و بوم به شمار می رود و در میدان سیاست و در مقابل قطب مخالفش یعنی تشکیلات خودگردان و اقمارش که تعدادشان نیز بسیار محدود می باشد قدرتمند و تاثیرگذار ظاهر شده است.
با توجه به مطالب فوق دیدار «جیمی کارتر» برنده جایزه نوبل صلح و قهرمان معاهده کمپ دیوید با رهبران حماس تنها یک دیدار معمولی نیست و با هدف کشف مواضع و نبض گیری نیز انجام نشده است. این دیدارها از دیدگاه های جدید آمریکا حکایت دارد دیدگاه هایی که مخالف نظرات کاخ سفید می باشد و می رود تا راه خود را در میان مواضع دولت و هیات حاکمه آمریکا در قبال حماس باز کند. داده ها نشان می دهد که پیش بینی برخی افراد مبنی بر اینکه واشنگتن می تواند یک ائتلاف بین المللی علیه حماس درست کند با شکست مواجه شده و اقدامات رژیم صهیونیستی برای خارج کردن حماس از دایره تاثیرگذاری نیز بی نتیجه مانده است.
حضور خالد مشعل و رهبران جنبش حماس در کاخ کرملین آغاز ورود حماس به باشگاه بین المللی بود. موضع روسیه در قبال حماس تذکر این نکته بود که واقعیت های حیات سیاسی و منافع قدرت های مختلف بین المللی در گرو درک درست از تغییرات است.
دیدار کارتر با رهبران حماس در قاهره و دمشق از تحولی ـ ولو آرام ـ حکایت دارد که در دیدگاه های آمریکا در قبال حماس و منزوی ساختن این جنبش روی داده است. با توجه به وضعیت کنونی بسیاری از ناظران منتظر لحظه ای هستند که گفتگوی مستقیم و بدون واسطه میان حماس و واشنگتن آغاز شود که البته دیدارهای کارتر با رهبران جنبش گامی در این راستا است.
شایان ذکر است که به موازات گفتگوهای کرملین و همچنین دیدارهای کارتر با رهبران حماس برخی تعاملات مثبت در عرصه بین الملل رخ داد که از ارتقای جایگاه حماس حکایت داشت؛ به عنوان نمونه می توان از بیانیه فراکسیون های پارلمانی انگلستان یاد کرد که در آن خواستار پایان بخشیدن به روند محاصره سیاسی حماس شد و تاکید کرد که این اقدام ناکارآمد و بی نتیجه بوده است. به دنبال بیانیه فوق الذکر دیدار اسفند 1386 سرگی لاوروف با خالد مشعل در دمشق صورت گرفت که با گزارشی مفصل نیز همراه بود. بعد از دیدار مذکور نوبت به گزارش کمیته مقابله با بحران های بین المللی رسید تا در گزارش خود تاکید کند که سیاست اسرائیل در منزوی ساختن حماس و مجازات نوار غزه نتایج معکوس به دنبال داشته است.
بعد از گزارش کمیته فوق الذکر نوبت به طرح ابتکاری شورایی رسید که از روسا و دیپلمات های پیشین جهان تشکیل شده است. این شورا در طرح ابتکاری خود ـ که توسط چهار تن از برجسته ترین اعضای خود یعنی کوفی عنان جیمی کارتر «دیزموند توتو» از اسقف های برجسته مسیحی و «میری رابنسون» رئیس جمهور اسبق ایرلند تحویل رژیم صهیونیستی داده شد ـ از تل آویو خواستند تا از طریق گفتگو با حماس و همچنین به رسمیت شناختن جایگاه این جنبش در جهت برقراری آتش بس گام بردارد.