بی بند و باری در دولت یهود

استفاده از عبارت دولت یهودی برای توصیف دولت صهیونیستی اشتباهی است بس سترگ و باعث می شود که ما نتوانیم به کنه حقیقت این دولت پی ببریم.
دولت صهیونیستی با دستاویز قرار دادن مسائلی همچون (سرزمین موعود ـ امت برگزیده خدا ـ مرکزیت قدس ...) شکل گرفت و در واقع دولتی استعماری به شمار می رود و تنها ایمان به موازین قدرت دارد و قدرت را به عنوان تنها معیار و ابزار برای رفع اختلافات می داند و از همین رو می توان گفت که دولت صهیونیستی گرایش هایی به دولت های سکولار دارد، دولت هایی که مرجع نهایی شان اصل داروینیسم اجتماعی است.
به هر حال، نبود معیارهای اخلاقی یا انسانی و یا دینی باعث انتشار نسبی گرایی اخلاقی و خلط معیارهای اخلاقی می شود. دولت صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست و خلط معیارهای اخلاقی در مسائلی همچون موضع دولت نسبت به بی بند و باری اخلاقی دیده می شود.
جامعه صهیونیست از نظر اخلاقی جامعه ای منحرف محسوب می شود و بی گمان دلیل این مساله را باید در مهاجر محور بودن آن جستجو کرد. چنین جوامعی ـ جوامع مهاجر محور ـ به دلایل مختلف که در اینجا مجال بحث در مورد آن نیست، گرفتار بی بند و باری های اخلاقی هستند.
از سوی دیگر، اتکای جامعه "اسرائیل" به جهانگردی نیز نقش بسیار موثری در انحرافات اخلاقی جامعه مذکور داشته است. ( به تصور بنده، توریست کسی است که تنها به دنبال لذت های زودگذر خود است و از نظر اخلاقی و اجتماعی عنصری ویرانگری برای جامعه میزبان محسوب می شود)
در این میان نیز نباید نقش سیاست های اقتصادی لیکود در اوایل دهه 80 را نادیده گرفت. لیکود در این دهه، در شعارهای تبلیغاتی خود با تشویق واردات کالاهای مصرفی، سیاستی را همچون سیاست "درهای باز" مصر پیش گرفت که این مساله در نهایت باعث افزایش استفاده از کالاهای مصرفی و به تبع آن تاثیرات مخرب اجتماعی آن شد.
به هر حال صرف نظر از هر عاملی که در این میان دخیل بوده باشد، جامعه "اسرائیل" ـ به گفته آمنون روبنشتاین ـ بیش از هر جامعه دیگری در جریان های جهانی حل شد و هیچ نوع انحراف جنسی در جهان نیست که در این جامعه رواج نداشته باشد.
شهر تل آویو به خاطر انتشار مواد مخدر و انحرافات جنسی عملا به آمستردامی دیگر تبدیل شده است. دیگر هر ساله همجنس بازان راهپیمایی هایی را برگزار می کنند و دامنه این راهپیمایی ها از دو سال پیش به قدس نیز کشیده شده است.
یکی از خاخام های صهیونیست با گلایه از این مسئله، می گوید: "در گذشته تل آویو مرکز تجمع سکولارها بود و قدس نیز پایتخت یهودیان متدین ولی دیگر اوضاع به هم ریخته است. دیگر فرقی میان تل آویو و قدس وجود ندارد. محل های فروش مجلات غیراخلاقی و ابزار فساد در مناطق مختلف قدس و حتی در نزدیکی دیوار ندبه نیز دیده می شود."
گفتنی است که پیشنهاد یکی از ناشران آمریکایی مجلات غیراخلاقی برای چاپ نسخه هایی از این مجلات به زبان عبری با استقبال نهادهای سکولار "اسرائیلی" رو به رو شد.
غلبه تفکر نسبی گرایی اخلاقی و نبود معیارهای اخلاقی خاص باعث می شود که فرد در تشخیص اینکه چه اقدامی شایسته و اخلاقی و چه اقدامی ناشایست و غیراخلاقی به شمار می رود، دچار سردرگمی شود و این مساله در نهایت منجر به انتشار انحرافات جنسی و اخلاقی می شود.
پر واضح است که تورات همجنس بازی در میان ذکور را حرام اعلام کرده تا جایی که مجازات فردی که مرتکب این گناه بشود، اعدام است. تلمود نیز هر گونه همجنس بازی میان مردان و زنان را حرام نموده است. ضمنا اگر نگاهی به تاریخ بیافکنیم پی به این نکته می بریم که جماعت های یهودی در طول تاریخ با این نوع انحراف جنسی مقابله می کردند و حتی در زمان اختلاط میان یهودیت و هلنیسم یونانی در آخرین قرون پیش از میلاد که شماری از طبقه روشنفکر یهودی مصر و فلسطین یونانی شدند، با وجود آنکه هلنیسم رایج در یونان آشکارا موافق همجنس بازی بود ولی جماعت های یهودی باز هم از این نوع انحرافات جنسی دوری می گزیدند.
با همه این احوال، در عصر جدید و همزمان با افزایش گرایش جماعت های یهودی به اندیشه های سکولار وضعیت تغییر کرد. "ماگنوس هیرسفیلد" رئیس اولین گروه جهانی همجنس بازان و "کورت هیلر" معاون وی دو یهودی آلمانی تبار بودند و حتی "هیلر" مدعی بود که از نسل خاخام "هلیل" است. گفتنی است که هیلر نخستین کسی بود که اعتقاد داشت همجنس بازان را باید به عنوان یکی از اقلیت های جامعه به شمار آورد و از حقوق آنان دفاع کرد.
برای آنکه از این معلومات تفسیری نژادپرستانه نکنیم و یهودیان را به عنوان مسئولان اصلی پدیده همجنس بازی ندانیم؛ باید به این نکته بسیار مهم اشاره کنیم که پذیرش مساله همجنس بازی یکی از ویژگی های یک جامعه پیشرفته سکولار بوده و نتیجه اصلی نبود یک نوع تفکر مطلق گرا در مورد اخلاق است.
در این میان اگر مشاهده می شود که یهودیان حضور چشم گیری در جمعیت های خواهان آزادی همجنس بازی دارند، باید ریشه های آن را در این اصل جستجو کرد که اعضای اقلیت هایی که در حاشیه قرار دارند، به ویژه اعضایی که موفق به کسب مناصبی می شوند و پست هایی به آنها محول می شود، بیش از اکثریت، آمادگی آن را دارند که به خلق اندیشه ها و اخلاقیات جدید بپردازند.
به هر حال، همجنس بازان در غرب پیشرفت های قابل ملاحظه ای به دست آورده اند و حتی توانستند قوانین کشورهای اروپایی را به نفع خود تغییر دهند. امروزه قوانین کشورهای اروپایی همجنس بازی میان افراد بالغ را که آگاه به کار خود هستند، مجاز می داند و حتی کشورهای اروپایی در حال حاضر مشغول تنظیم قوانینی هستند که همجنس بازان بتوانند به صورت قانونی ازدواج کنند، از تمامی حقوقی که افراد متاهل در جامعه برخوردارند، برخوردار باشند و در نهایت بتوانند از حقوق عائله مندی استفاده کرده و کودکانی را به فرزندخواندگی بپذیرند.
بیشتر کلیساهای مسیحی دیگر امروز مساله همجنس بازی را پذیرفته اند و حتی در حال حاضر کلیساهایی برای همجنس بازان در نظر گرفته شده است و از بین آنان کشیش ها و واعظانی نیز انتخاب می شوند.
نهادهای دینی یهودی نیز به کاروان موافقان همجنس بازی پیوسته اند. اصلاح طلبان و محافظه کاران یهودی دیگر همجنس بازی را تحریم نمی کنند و حتی معابدی نیز برای افراد مذکور ترتیب داده اند و از بین آنان خاخام هایی برای همجنس بازان زن و مرد انتخاب کرده اند.
همان گونه که در یکی از پژوهش ها آمده است؛ معابدی که متعلق به همجنس بازان یهودی است، با وجود تاکید تورات بر تحریم مساله و همچنین تاکید خاخام ها بر دور کردن این گونه افراد از حیات دینی، در حال حاضر در تلاش برای آن است که موافقت جامعه یهود را کسب کنند.
تمامی این مسائل در نهایت ما را به این نکته رهنمون می سازند که جماعت های یهودی در نهایت تحت تاثیر تغییرات تمدنی و اجتماعی جوامعی هستند که در آنها زندگی می کنند و مسخره به نظر می رسد که ما مسئولیت رواج همجنس بازی را به گردن یهودیان بیاندازیم.
قوانین دولت عثمانی که توسط حکومت انگلستان اجرا می شد و پس از آن قوانین دولت صهیونیستی همجنس بازی و دیگر انحرافات جنسی را تحریم کرده بود ولی با این حال مقامات اجرایی دولت صهیونیست به مسئله انحرافات جنسی با تسامح نگاه می کردند و از همین رو هیچ فردی را به جرم انحرافات جنسی و یا همجنس بازی تحویل دادگاه ندادند.
در سال 1988 پارلمان رژیم صهیونیستی با وجود مخالفت یهودیان ارتودکس، قانونی را که به سبب آن همجنس بازی و انحرافات جنسی به عنوان جرم شناخته می شد، لغو کرد. در حال حاضر نیز جمعیت هایی در "اسرائیل" وجود دارند که به نام جمعیت دفاع از حقوق شخصی افراد شناخته می شوند و در سال 1975 بنیان نهاده شده اند. پس از سال 1988 مجلات غیراخلاقی که به دو زبان انگلیسی و عبری منتشر می شدند، جای پای خود را در "اسرائیل" باز کردند. در ژوئن سال 1991 نیز سومین کنفرانس بین المللی همجنس بازان زن و مرد در تل آویو برگزار شد.
و الله اعلم