آثار و نتايج انتفاضه

آثار و نتايج انتفاضه

انتفاضه و موج جديد اسلام‌گرايي در فلسطين آثار و نتايج گوناگوني در چند جنبه داشته است كه از جمله مي‌توان به تأثيرات آن در رژيم اشغالگر فلسطين، مردم فلسطين و كشورهاي عربي و مسلمان منطقه اشاره كرد كه در زير مختصراً به مباحث اصلي اشاره مي‌شود:
1. تهديد امنيت رژيم اشغالگر فلسطين و به رسميت نشناختن آن و نيز مخالفت با به رسميت شناختن اين رژيم به دست ديگر كشورها: در اين باره ابراهيم غوشه، سخنگوي رسمي حماس، گفته است كه انتفاضه فرصت مناسب و ميدان وسيعي را در برابر حماس و جهاد اسلامي قرار داد تا بتوانند طرح خود را درباره تمامي سرزمين فلسطين عرضه كنند. اين طرح بر اسلام متكي است و مخالف به رسميت شناختن دشمن صهيونيستي يا زندگي مسالمت‌آميز با آن است و به برپا نگه داشتن پرچم جهاد در سرزمين فلسطين تأكيد مي‌كند.
2. انتقال خطر از مرزهاي فلسطين اشغالي به قلب حكومت نظامي رژيم صهيونيستي: در واقع انتفاضه، با اين كار رژيم اسرائيل را در بن‌بست امنيتي قرار داد. رژيم صهيونيستي كه قبل از انتفاضه نيروهايش را در مرزهاي كشورهاي عربي مستقر كرده بود، از آغاز انتفاضه با جنگي جديد و نامنظم روبه‌رو شد. در حالي كه تا قبل از انتفاضه خطر پيش روي اسرائيليها، خطري بيروني و خارج از مرزها بود، انتفاضه خطر را به قلب حكومت نظامي رژيم اشغالگر فلسطين برد. اين قيام آن‌چنان ابعاد گسترده‌اي يافت كه حتي در يهوديان ساكن فلسطين اشغالي نيز تأثير گذاشت و رژيم صهيونيستي را با مشكلات امنيتي بسياري مواجه كرد.
3. افشاي چهره واقعي رژيم صهيونيستي: اساس و بنيان رژيم اسرائيل بر اشغال سرزمين فلسطين و راندن ملتي از خانه و كاشانه‌شان بود و در اين راه، قتل عامهاي وسيعي نيز كرد اما با وجود تمام اين خشونتها رژيم صهيونيستي با مشگلات اجتماعي و امنيتي بسياري مواجه بود. يكي از اين مشكلات مسائل ناشي از تنوع بافت مهاجران يهودي بود كه از كشورهاي گوناگون جهان آمده بودند و ديگري مشكلات مواجهه با بيش از 5/2 ميليون عرب فلسطيني بود كه همچنان در اراضي اشغالي زندگي مي‌كردند. از اين رو رژيم اشغالگر در طراحي پيچيده‌اي، نظام به ظاهر دموكراتيكي را اعمال كرد كه منجر به كاهش تضادهاي اجتماعي داخل فلسطين اشغالي شد بدين ترتيب اسرائيل مي‌توانست ادعا كند كه حكومتي دموكراتيك دارد. اما انتفاضه خلاف اين ادعا را ثابت كرد و اين رژيم را در بن‌بست قرار داد، به طوري كه نيروهاي امنيتي آن، با شدت تمام در صحنه‌هايي رقت‌آور و در منظر جهانيان، به سركوب مردم غير مسلح و بي‌گناه پرداختند.
4. ايجاد بحران سياسي در اسرائيل: ماهيت انتفاضه و چگونگي مهار آن و آثاري كه اين پديده نو در عرصه فلسطين به جاي گذارده بود، مشكلات سياسي بسياري را براي مقامات آن رژيم به وجود آورد. انتفاضه، هم با موضع توسعه‌طلبانه خزنده ليكود و جناح راست و هم راه حل حزب كار مقابله مي‌كرد و هيچ يك از احزاب اسرائيل قادر به مقابله عقيدتي يا سياسي با قيام انتفاضه نبودند. با شروع انتفاضه در دسامبر 1987، اختلاف نظر بين گروهها و احزاب اسرائيلي شدت بيشتري يافت و دسته‌بنديها در جامعه اسرائيل افزايش پيدا كرد.
5. ايجاد مشكلات اقتصادي براي رژيم صهيونيستي: تداوم انتفاضه اين رژيم را در ابعاد داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي با مشكلات اقتصادي مواجه كرد. در اين حالت اسرائيل هر چقدر در سركوب اعتراضات خشونت بار فلسطيني موفق شود، از آن طرف براي حفظ مناطق فلسطيني با مشكلات اقتصادي روزافزون، مواجه مي‌گردد، و هر چقدر خشونت استمرار يابد، مشكلات اسرائيل بيشتر در زمينه‌هاي امنيتي و سياسي متمركز مي‌شود تا زمينه‌هاي اقتصادي.
6. دادن زندگي و اعتبار تازه به مردم و گروههاي فلسطيني: در حالي كه تا قبل از انتفاضه تصور مي‌شد كه مردم به وضعيت موجود تن داده‌اند و اشغال را پذيرفته‌اند، انتفاضه حيات و هويت تازه‌اي به ملت فلسطين داد و در حالي كه فضاي حاكم بر سرزمينهاي اشغالي، فضاي تسليم و ركود بود، با وقوع انتفاضه، بازگشت به خويشتن، به اسلام و به هويت اصلي خويش خواست مردم شد. موج جديد اسلام‌گرايي نه فقط به فلسطينيهاي داخل اراضي اشغالي روحيه تازه‌اي داد،‌ بلكه به گروههاي فلسطيني خارج از فلسطين نيز اعتبار دوباره داد. مثلاً ساف را از بن‌بستي كه در آن گرفتار شده بود نجات داد، هرچند ساف از اين فرصت طلايي نه براي دفاع از حقوق ملت فلسطين، بلكه براي تحكيم و افزايش قدرت خود در ميان ديگر فلسطينيها بهره برد.
7. قرار دادن فلسطينيها در موضع حمله: با انتفاضه، پس از چهل سال فلسطينيها در موضع حمله، و رژيم صهيونيستي در موضع انفعال و تدافع قرار گرفت و امنيت داخلي آن رژيم به شدت به خطر افتاد. در واقع، انتفاضه ملت فلسطين را در موضعي قرار داد كه ديگر نه فقط حكم طرف مغلوب را نداشته باشد، بلكه در بسياري مقاطع شرايط ويژه‌اي را به دشمن خود تحميل كند و اين در حالي بود كه برخي محافل اسرائيلي كه مسئول بررسي امور نوار غزه بودند، اظهار داشتند كه جنبشهاي ديني در نوار غزه تا قبل از انتفاضه، حركتهاي مركزي و محور به شمار نمي‌آمدند.
8. تشديد احساسات ديني مردم در مورد قدس و بيت‌المقدس: بيت‌المقدس به علل بسيار، اهميت خاصي براي پيروان اديان الهي، به ويژه مسلمانان دارد. اين در حالي است كه صهيونيستها همواره تلاش مي‌كنند كه در آنجا سلطه مطلق خود را اعمال كنند. جنبش انتفاضه از آنجا كه خاستگاهي ديني دارد، موجب شده است تا احساسات و حساسيت مردم فلسطين درباره اين شهر و قدس شريف افزايش يابد و همين امر موجب نگراني رژيم اشغالگر قدس شده است.
9. ايجاد تحرك و تحول در اعراب مقيم در اراضي اشغالي قبل از 1967: انتفاضه در طرفهاي مؤثرو مهم در قضيه فلسطين، و نيز در همه مردم فلسطين، تأثيرات چشمگيري گذاشته است. از آنجا كه اين گونه تأثيرات در فلسطينيهاي ساكن اراضي اشغالي قبل از 1967، موجب تهديد‌هاي جدي‌تري براي امنيت رژيم اشغالگر فلسطين شد و در واقع خطر انتفاضه را تا پشت در خانه صهيونيستهاي مهاجر برد، آن رژيم با جديت بيشتري به بررسي اين امر پرداخته است.
10. تأثير در مسلمانان و كشور‌هاي منطقه: از آنجا كه منشأ و خاستگاه فكري انتفاضه، اسلام و گرايشهاي اسلامي است، تأثير‌پذيري ملتها و مسلمانان منطقه از اين نهضت امري بديهي است. از سوي ديگر، انتفاضه تهديد‌ها و فشار‌هاي غير‌منتظره بسياري را به رژيم اسرائيل وارد آورده است، از اين رو مغتنم شمردن اين فرصت از طرف دولتهاي عربي نيز امري منطقي است. حتي دولتهايي نيز كه در ساليان گذشته به مذاكرات سازش با آن رژيم روي آورده بودند (مانند مصر و اردن) مي‌توانستند از اين اوضاع براي گرفتن امتيازهايي از رژيم اسرائيل استفاده كنند يا حتي احتمال نزديك ‌شدن مواضع آنها به كشور‌هاي انقلابي مانند ايران و سوريه به وجود آمده بود.