حماس از دیروز تا امروز

همین عمل غیرانسانی جرقه انتفاضه اول را زد و جنبش مقاومت اسلامی   حماس   این حادثه را زمان مناسبی برای اعلام موجودیت خود دانست و پس از اعلام موجودیت جنبش مقاومت اسلامی   حماس  ، انقلاب اسلامی مردم فلسطین از مساجد و دانشگاه اسلامی نوار غزه شروع شد و کرانه باختری را در بر گرفت.
در اصل باید گفت که جنبش مقاومت اسلامی حماس زاییده این حادثه نبود. بلکه این جنبش از ده ها سال قبل از این تاریخ در فلسطین در قالب جماعت   اخوان المسلمین   فعالیت می کرد. اولین شاخه اخوان المسلمین فلسطین در نیمه های دهه سی در حیفا شکل گرفت و پس از آن فعالیت این جنبش کل فلسطین را فرا گرفت. این جنبش اندک اندک در گستره فلسطین نفوذ یافت و زمانی که جنگ سال 1948 میلادی شروع شد، جماعت اخوان المسلمین در کشورهای همجوار فلسطین و حتی خود این سرزمین، شرکت فعالی داشت و شاید به جرأت بتوان گفت که اگر در آن زمان این جماعت سلاح و مهمات کافی در اختیار داشت، اکنون شاهد فاجعه ای به نام فلسطین نبودیم. خود استاد شهید، امام حسن البنا از میادین نبرد در غزه دیدن می کرد و بر روند فعالیت نیروهای مجاهد از نزدیک نظارت داشت. در این جنگ، اخوان المسلمین اردن به فرماندهی مجاهد عبداللطیف ابو قوره و اخوان المسملین سوریه به فرماندهی مجاهد مصطفی سباعی و در مصر به فرماندهی مجاهد حضور فعالی در جنگ داشتند.
گروه اخوان المسلمین در منطقه صور باهر قدس و نبرد   تبه 86   جانفشانی های مثال زدنی از خود به نمایش گذاشتند و قهرمانانه از قدس شریف دفاع کردند. در این جنگ، حمایت از قدس به اخوان المسلمین واگذار شد و این شهر به علت شجاعت مجاهدان مسلمان این جماعت و به یاری و فضل پروردگار سقوط نکرد. همین دفاع جانفشانانه اخوان المسلمین بود که مانع از سقوط شهر قدس در این سال شد، اما ارتش های عربی در جنگ سال 1967 میلادی نتوانستند از این شهر مقدس دفاع کنند و به تبع آن، قدس در این سال سقوط کرد.
از سوی دیگر، اخوان المسلمین در جنگ سال 1967 شرکت جست و پس از آن در اردن در کنار سازمان آزادی بخش جنگید و در نبردهای مناطق مرزی با دشمن صهیونیستی مبارزه کرد. اخوان المسلمین در این جنگ خیمه ها و اردوگاه هایی داشت که به   الشیوخ   معروف بود و رهبران و فرماندهان راست قامتی چون شهید دکتر عبدالله عزام در این نبردها مشارکت داشتند.
پس از جنگ سال 1967 میلادی، اخوان المسلمین فلسطین در نوار غزه مجددا سازماندهی شد و جنبش اسلامی فلسطین سازمان یافته تر و گسترده تر فعالیت خود را به شکل تدریجی پی گرفت و نهادها و مؤسسات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زیادی را تاسیس کرد و در حقیقت از طریق این نهادها و مراکز، نسل انقلاب اسلامی فلسطین که در جنبش حماس نمود یافته بود، پرورش داد. از این رو، مجمع اسلامی که در سال 1973 میلادی تاسیس شد و دانشگاه اسلامی و جمعیت خیریه اسلامی (که هر دو در سال 1979 تاسیس شدند) و مساجد بزرگ و مهم در نوار غزه و کرانه باختری از جمله مهم ترین نهادهایی بودند که در این دوره به دستان پر توان اخوان المسلمین فلسطین بنا نهاده شدند.
همین روند ادامه یافت تا این که اخوان المسلمین فلسطین در سال 1987 نسل تربیت یافته و آموزش دیده خود را در قالب تشکیل جنبشی به نام حماس روانه میدان جهاد و کارزار با دشمن اشغالگر صهیونیستی کرد. این نسل بود که به ندای انتفاضه اول لبیک گفت و با به راه انداختن انقلاب   مساجد   شعله انتفاضه   سنگ   را فروزان تر کرد. جنبش مقاومت اسلامی   حماس   با ورود مقتدرانه به انتفاضه سنگ، رهبری آن را به دست گرفت و نیروهای مجاهد حماس به شدت با اشغالگران صهیونیست درگیر شدند.
سپس، حماس اندک اندک پله های ترقی و پیشرفت را یکی پس از دیگری طی کرد و هر بار پا به مرحله نوینی از جهاد و مبارزه گذاشت ؛ تا این که به نماد و سمبل مبارزات ملت فلسطین تبدیل شد.


مراحل مختلف ترقی و پیشرفت حماس:

1ـ مرحله اول: انتفاضه مردمی
این مرحله با انتفاضه مردمی و اعلام موجودیت جنبش مقاومت اسلامی حماس و به دنبال آن به راه انداختن خیزش بزرگ مردمی شروع شد. این برهه از 7/12/1987 تا اواسط سال 1988 میلادی ادامه داشت و مبارزات حماس بیش تر در موارد زیر خلاصه می شد:

ـ تظاهرات و راهپیمایی
ـ رویارویی با اشغالگران صهیونیست با سنگ و کوکتل مولوتوف
ـ اعتصاب سراسری و خودداری کارگران از ادامه فعالیت خود در   اسرائیل  
ـ دادن وجهه اسلامی به نبرد
ـ فراهم کردن بستر اجتماعی مبارزه که عامل اصلی تداوم انتفاضه به شمار می رود.
ـ فرهنگ سازی مقاومت از طریق نوشتن شعارها، ترسیم نقاشی ها، صدور بیانیه ها و انتشار کتاب ها و مقالات مختلف
ـ تعیین روزهای خاصی برای درگیری و اعتصاب


2ـ مرحله دوم: پیشرفت انتفاضه
این مرحله از سال 1989 آغاز شد و جنبش مقاومت اسلامی حماس با پی گرفتن فعالیت های مذکور تغییرات و پیشرفت های چشم گیری در آن ها ایجاد کرد و با وارد ساختن فعالیت مسلحانه به عرصه مبارزات و انتفاضه جلوه خاصی به آن بخشید و مجاهدان حماس دست به عملیات هایی نظیر اسارت نظامیان صهیونیست، بمب گذاری در تاسیسات اقتصادی و نظامی، پرتاب نارنجک به سمت نظامیان صهیونیست، کمین گرفتن در مسیر عبور نظامیان اشغالگر صهیونیست زدند.

از مهم ترین مبارزات این دوره می توان به موارد زیر اشاره کرد:

ـ ادامه مبارزات دوره پیشین
ـ اسارت دو نظامی صهیونیستی
ـ دستگیری معروف ترین مزدوران و اعدام این افراد پس از تحقیقات گسترده و بازجویی از آن ها
ـ بمب گذاری و پرتاب تعداد زیادی نارنجک به سوی نظامیان صهیونیست
ـ کمین گرفتن در مسیر عبور اشغالگران صهیونیست و به هلاکت رساندن تعداد زیادی نظامی صهیونیستی
ـ بازداشت شیخ احمد یاسین رهبر و بنیانگذار جنبش مقاومت اسلامی حماس و همرزمان ایشان .

به دنبال بازداشت شیخ احمد یاسین زیرساخت های سازمانی و هسته های اصلی حماس لو رفت، اما این جنبش همچنان مقتدرانه راه عزت و اقتدار را طی کرد و نه تنها بازداشت بنیانگذارش تاثیری بر آن نگذاشت، بلکه باعث شد تا مجاهدان حماس مصمم تر و با عزمی راسخ تر به مبارزات خود ادامه دهند.


3ـ مرحله سوم: تاسیس نهادها
این مرحله پس از بازداشت شیخ احمد یاسین و بازگشت دکتر موسی ابومرزوق از آمریکا به خاک وطن شروع شد. دکتر ابو مرزوق پس از بازگشت به میهن کار تاسیس نهادها و سازمان های حماس را آغاز کرد و این گونه مرحله نوینی فراروی حماس گشوده شد. در این برهه سازمان ها و سرویس های زیر در حماس تشکیل شد:

ـ سازمان دعوت و تبلیغ
ـ دفتر فعالیت های اداری
ـ سازمان اطلاع رسانی
ـ سازمان نظامی (گردان های شهید عزالدین قسام)
ـ سرویس امنیتی

این گونه کار تشکیل هسته های سازمان ها و بازسازی نهادها پس از بازداشت شیخ احمد یاسین و یارانشان ادامه یافت ؛ تا این که تعداد زیادی از رهبران و مجاهدان حماس در اولین سالگرد انتفاضه اول در سال 1990 میلادی بازداشت شدند. در این سال، مجاهدان گردان های شهید عزالدین قسام سه شهرک نشین صهیونیستی را در سالگرد انتفاضه سنگ در شهر اشغالی یافا به هلاکت رساندند و به دنبال آن چهار تن از رهبران جنبش مقاومت اسلامی   حماس   به نام های مهندس عماد العلمی، مصطفی قانوع، فضل الزهار و مصطفی اللداوی بازداشت و به خارج از فلسطین تبعید شدند. همچنین، صدها عضو و رهبر حماس بازداشت شدند، اما بخش بزرگی از دستگاه نظامی حماس و سایر نهادهای این جنبش همچنان ناشناخته بود و صهیونیست ها موفق به بازداشت آن ها نشدند و همین سربازان گمنام که برخی از آن ها هنوز هم ناشناخته هستند، روند پیشرفت در حماس را ادامه دادند.

 

4ـ مرحله چهارم: توسعه سازمان نظامی (گردان های شهید عزالدین قسام)
همچنان که گفته شد، در جریان این بازداشت ها بخش بزرگی از دستگاه نظامی حماس همچنان مخفی فعالیت می کرد و از دایره بازداشت ها خارج بود، به همین علت بازسازی این سازمان و سازماندهی نیروهای آن کار آسانی بود. سازمان نظامی حماس پس از بازسازی و سازماندهی مجدد، دوباره فعالیت خود را در اول سال 1991 شروع کرد. این دومین دوره تاسیس یک سازمان نظامی وابسته به حماس بود. این بار سعی شد که نهادی کاملا قوی و مقاوم در برابر ضربات دشمن صهیونیستی بنا نهاده شود. همین امر هم عملا روی داد و پس از اندک زمانی، ما شاهد وقوع مهم ترین و کم نظیرترین عملیات ها علیه صهیونیست ها در تاریخ اشغال فلسطین بودیم. به عنوان مثال، مجاهد شهید سردار عماد عقل عملیات های بزرگی را فرماندهی کرد که معروف ترین آن ها عملیات   مسجد مصعب بن عمیر   بود که در آن سه نظامی صهیونیستی به هلاکت رسیدند و سلاح های آن ها مصادره شد. در سال 1992 میلادی تعداد زیادی از نظامیان صهیونیست به دست مجاهدان عضو گردان های شهید عزالدین قسام به قتل رسیدند. در این برهه بود که مجاهد عماد عقل چون ستاره ای در آسمان مقاومت فلسطین درخشید و به فرد شماره یک تحت تعقیب صهیونیست ها تبدیل شد.


5ـ مرحله پنجم : عملیات های شهادت طلبانه
در این برهه دایره فعالیت ها و مبارزات فراگیرتر شد و کرانه باختری را هم در برگرفت و مجاهدان حماس در اندیشه انجام عملیات های شهادت طلبانه افتادند. مهندس شهید یحیی عیاش طراح این عملیات ها مواد منفجره مخصوص عملیات های شهادت طلبانه را می ساخت و اشغالگران صهیونیست برای اولین بار با سلاحی فلسطینی آشنا شدند که از قبل، با آن آشنا نبودند. این سلاح چیزی نبود جز عملیات شهادت طلبانه که لرزه بر پیکره رژیم اشغالگر قدس انداخت. اولین دست از این عملیات ها در آغاز سال 1994 میلادی اجرا شد. در این عملیات، مجاهد شهید   ساهر تمام   با خودروری بمب گذاری شده خود وارد یک رستوان مخصوص نظامیان صهیونیست شد و با منفجر کردن خودرویش تعداد زیادی از این نظامیان را به هلاکت رساند. این عملیات در پاسخ به کشتار فلسطینیان در حرم حضرت ابراهیم (ع) اجرا شد و عملیات های دیگری هم یکی پس از دیگری در پاسخ به این جنایت هولناک صورت گرفت. وقتی جنایت کشتار فلسطینیان در حرم مطهر حضرت ابراهیم در شهر الخلیل رخ داد، جنبش مقاومت اسلامی   حماس   تهدید کرد که پاسخ سنگینی به صهیونیست ها خواهد داد و عملا هم، مجاهدان این جنبش با اجرای پنج عملیات بی نظیر شهادت طلبانه پاسخ دردناکی به این کشتار دادند و شمار زیادی از شهرک نشینان و نظامیان صهیونیست را به هلاکت رساندند. شهید مهندس یحیی عیاش ـ طراح عملیات های شهادت طلبانه و مربی شهادت طلبان ـ در این برهه به فرد شماره یک تحت تعقیب صهیونیست ها تبدیل شد و اشغالگران از نام ایشان به شدت هراس داشتند. این دوره به مرحله عملیات های شهادت طلبانه، اسارت نظامیان صهیونیست، تیراندازی به شهرک نشینان صهیونیست و کمین گرفتن در مسیر عبور کاروان های ارتش اشغالگر صهیونیستی معروف بود.


6ـ مرحله ششم: پاسخ به ترور مهندس یحیی عیاش
در اوایل سال 1996 اشغالگران صهیونیست از طریق مزدوران خود، مهندس یحیی عیاش را ترور کردند. پاسخ این عملیات تروریستی ارکان رژیم صهیونیستی را به لرزه انداخت. مجاهدان عضو گردان های شهید عزالدین قسام سه عملیات مهم و حساس در پاسخ به ترور فرمانده کل این گردان ها اجرا کردند که در جریان این عملیات ها، 45 نظامی صهیونیست به هلاکت رسیدند و صدها صهیونیست دیگر زخمی شدند. قهرمان این عملیات ها شاگرد مهندس شهید، مجاهد حسن سلامه بود. این مجاهد خستگی ناپذیر با این که هنوز یک ماه از عروسی اش نگذشته بود، آرام ننشست ؛ تا این که انتقام خون استاد خود را از صهیونیست ها گرفت. مجاهد سلامه پس از این عملیات ها به دست نظامیان صهیونیست بازداشت شد و به 45 بار حبس ابد معادل 1150 سال محکوم شد. در آن زمان، این حکم به سنگین ترین حکم در طول تاریخ اشغالگری   اسرائیل   معروف شد. این دوره همچنان پیش می رفت تا این که طی آن شهدای بزرگی چون محی الدین شریف، عادل عوض الله و عماد عوض الله و اسرای قهرمانی چون عبدالناصر عیسی و عماد الزبن به قافله شهدای فلسطین پیوستند. متاسفانه در این دوره و بعد از آن، جنبش مقاومت اسلامی   حماس   از تشکیلات خودگردان فلسطین متحمل ضربات سنگینی شد و این تشکیلات خیل عظیمی از رهبران، مجاهدان و اعضای حماس را بازداشت کرد و تحت سخت ترین انواع شکنجه قرار داد. این دوره یکی از دشوارترین مراحل جنبش اسلامی فلسطین بود. در این مرحله جنبش مقاومت اسلامی   حماس   از سه ناحیه (اشغالگران ـ تشکیلات خودگردان ـ مزدوران و جیره خواران) هدف قرار گرفت.


مرحله هفتم: انتفاضه الاقصی
به محض این که آریل شارون معروف به قصاب صبرا و شتیلا در اقدامی تحریک آمیز وارد مسجد الاقصی شد، مردم فلسطین، کوچک و بزرگ، زن و مرد و پیر و جوان یکپارچه و یکصدا به پا خاستند و تظاهرات گسترده ای در اقصی نقاط فلسطین در اعتراض به دیدار شارون از این قبله نخست مسلمانان برگزار شد و به دنبال آن این تظاهرات ها سراسر جهان را فراگرفت.
این خیزش که به   انتفاضه الاقصی   شهرت یافت، به سرعت نور به یک قیام مسلحانه تبدیل شد و از مرحله شلیک خمپاره و تیراندازی پا به مرحله نوین شلیک موشک های قسام یک، دو، موشک های البتار، یاسین و عملیات های سهمگین شهادت طلبانه نهاد. این انتفاضه ابعاد گسترده تری به خود گرفت و دشمن صهیونیستی که کاملا دستپاچه شده بود، دست به ترور تعداد زیادی از رهبران طراز اول حماس امثال امام شهید احمد یاسین، دکتر عبدالعزیز رنتیسی، شیخ صلاح شحاده، جمال سلیم، جمال منصور، اسماعیل ابوشنب و دکتر ابراهیم مقادمه و غیره زد، اما نتیجه این خون ها و جانفشانی ها چیزی نبود جز فرار اشغالگران صهیونیست از نوار غزه پس از دریافت ضربات مهلکی از نیروهای مقاومت فلسطین و در راس آن ها مجاهدان گردان های شهید عزالدین قسام .

 

مرحله هشتم: پس از عقب نشینی از نوار غزه و پیروزی حماس در انتخابات
به محض این که اشغالگران صهیونیست از نوار غزه پا به فرار گذاشتند، جنبش مقاومت اسلامی حماس کار سازماندهی مجدد نیروهای خود را آغاز کرد و پا به عرصه جنگ از نوع دیگری نهاد. حماس با ورود به انتخابات ژانویه 2006 میلادی توانست 60 درصد آرای فلسطینیان را کسب کند و حائز اکثریت مطلق در پارلمان فلسطین شد و این بار ملت زجر کشیده فلسطین سمبل مقاومت را برای اداره امور خود برگزیدند.

علل پیروزی حماس در انتخابات پارلمان:
1- جنبش حماس یک حرکت فکری است که ادبیات، نظام و راهبردها و سیاست های الهام گرفته از اسلام است و توانست مسأله فلسطین را به عنوان یک مسأله اسلامی در چارچوب اصلی خود قرار دهد و به پیش ببرد. حماس موفق شد به منازعه خاورمیانه که ریشه دینی و مذهبی دارد، وجهه اسلامی بخشد و آرمان فلسطین را در مسیر درستی هدایت کند. همین عامل، هماهنگ و متناسب با فطرت خداجویی و اسلام دوستی ملت فلسطین بود و این ملت متوجه شدند که پس از سال ها گم شده خود را برای رهبری یافته اند.

2. تاریخ و تجربه ثابت کرده است که این جنبش یک حرکت مبتنی بر شورا و نظام مند است و تصمیم گیری های آن بر اساس نظر شخص خاصی نیست، هر چند این اشخاص بزرگ و قدرتمند و یا از نفوذ زیادی برخوردار باشند. در این جنبش کاملا از فردمحوری به دور است، و دارای سازمانی اداری و سیستماتیک است که حرکت و اقدام رهبران و اعضای آن را کنترل و هدایت می کند و ماهیت روابط آن را با کشورها، احزاب و گروه های مختلف مشخص می سازد. این وضعیت هنگامی که بهترین رهبران و بنیانگذاران این جنبش مانند شیخ احمد یاسین و دکتر عبدالعزیز رنتیسی و دیگران به شهادت رسیدند کاملا در عرصه های سیاسی و مبارزه مسلحانه جنبش آشکارتر شد و ما پس از شهادت این بزرگواران دیدیم که جنبش بیش از پیش منسج تر و یکپارچه تر پیش رفت.

3. حماس ادامه حرکت و تلاش های جنبش اسلامی مادر (اخوان المسلمین) است که بیش از هفتاد سال قبل تاکنون فعالیت دارد، بنابراین این جنبش به یکباره پای به هستی ننهاده است و تاریخ 14/12/1987 تنها بهانه ای بود برای اعلام موجودیت یک جنبش برخاسته از اخوان المسلمین

4. خویشتنداری در برخورد با سیاست های تشکیلات خودگردان علیه این جنبش
  حماس   هیچ گاه درصدد مقابله یا نشان دادن واکنش به اهانت هایی که تشکیلات خودگردان علیه این جنبش روا داشت و تا زندانی شدن هزاران تن از رهبران و اعضایش نیز انجامید و آنان در این زندان ها به شدت شکنجه شدند، بر نیامد. مقامات تشکیلات خودگردان حتی شیخ مجاهد احمد یاسین رهبر و بنیانگذار حماس را نیز در حبس خانگی قرار دادند و بارها تیم های نظامی این جنبش را به صورت غیر مستقیم به اشغالگران تحویل دادند که ماجرای تیم عملیاتی   صوریف   ـ که اعضای آن در یکی از زندان های تشکیلات خودگردان در اسارت بودند ـ از جمله این اقدامات بود.

5. عملکرد مثبت مؤسسات خدماتی وابسته به حماس
این جنبش در اداره ده ها مؤسسه آموزشی، اجتماعی، ورزشی، پزشکی، خدماتی و غیره ماهرانه عمل کرد و این مؤسسات موفق شدند خدمات گسترده ای به شمار زیادی از مردم فلسطین ارائه دهند. این جنبش همچنین در اداره اتحادیه های دانشجویی و سندیکاها موفقیت های زیادی کسب کرد و نمونه ای زنده و عملی از سلامت افراد آن و نیز مدیریت توانمند ارائه کرد.

6. عملکرد موفق شاخه نظامی
شاخه نظامی جنبش حماس نیز با انجام عملیات شهادت طلبانه و توسعه توان موشکی خود توانسته است توازن وحشت را با دشمن برقرار سازد و با تجاوزات و حملات مکرر اشغالگران به مناطق فلسطینی نشین مقابله کند.

 

پیروزی حماس در انتخابات بر نکات زیر تاکید داشت:

اول: محبوبیت گسترده و بالای این جنبش در میان فلسطینیان

دوم: پیروزی حماس در حقیقت پیروزی برنامه مقاومتی است که آن را برای کسب آزادی و استقلال و مقابله با اشغالگران صهیونیست در پیش گرفته است و این امر در حمایت مردمی از حماس حتی در آن مناطقی که به سبب تجاوزات وحشیانه صهیونیست ها آسیب بیشتری دیده و رنج های فراوان تری تحمل کرده اند ـ مانند رفح، بیت لاهیا و بیت حانون ـ کاملا قابل مشاهده بود.

 

مرحله نهم: کنترل بر نوار غزه
از زمانی که جنبش مقاومت اسلامی   حماس   در انتخابات دمکراتیک و آزاد فلسطین پیروز شد و ملت فلسطین آن را برای اداره امور خود برگزیدند، رژیم صهیونیستی، آمریکا و کمیته چهارجانبه بین المللی از یک سو، و تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس از سوی دیگر، تلاش های هماهنگ و گسترده ای را برای ساقط کردن حکومت نوپای فلسطین به ریاست اسماعیل هنیه و به شکست کشاندن تجربه جنبش حماس در اداره امور آغاز کردند. این توطئه ها، از سلب اختیارات قانونی از حکومت اسماعیل هنیه گرفته تا تحریم دیدار با مقامات این حکومت، قطع کمک های بین المللی، محاصره اقتصادی ملت فلسطین همچنان ادامه یافت ؛ تا این که همه این توطئه ها و دسیسه ها در ساقط کردن حکومت فلسطین به رهبری حماس ناکام ماند و این بار طرف های توطئه گر و دسیسه چین (آمریکا، رژیم صهیونیستی، تشکیلات خودگردان و برخی طرف های عربی و بین المللی) به توطئه شوم دیگری دست زدند و می خواستند با ناآرام کردن جامعه فلسطین و ربودن اتباع خارجی و ترورهای سازمان یافته، حکومت حماس را در تامین امنیت ملت فلسطین ناتوان جلوه دهند. وقتی این توطئه نیز برملا شد و کاری از پیش نبرد، آمریکا با همکاری رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان طرحی تحت عنوان   طرح امنیتی شماره 1000 دایتون   (ژنرال آمریکایی مسئول هماهنگی امنیتی با تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی) پی ریزی کردند. بر اساس این طرح، تعداد زیادی از نیروهای تحت امر محمود عباس در کشورهای مختلف عربی و غیر عربی برای گسترش دایره ناامنی ها و ساقط کردن حکومت حماس با توسل به قوه قهریه آموزش های لازم را دیدند. وقتی جنبش مقاومت اسلامی حماس متوجه قضیه شد، ابتکار عمل را به دست گرفت و نوار غزه را از وجود جریان سازشکار، خیانتکار و شورشی فتح و تشیکلات خودگران با کم ترین تلفات جانی و مادی پاکسازی کرد. به دنبال پاکسازی این منطقه از وجود مزدوران رژیم صهیونیستی، نوار غزه به شدت تحت محاصره گسترده ای قرار گرفت و گذرگاه های این منطقه از جمله گذرگاه حیاتی رفح بسته شدند و بارها جریان برق و ارسال مواد سوختی به آن قطع شده است. اکنون که نزدیک به شش ماه از کنترل حماس بر نوار غزه و تشدید حلقه محاصره این منطقه می گذرد، هیچ خللی در عزم و اراده ساکنان نوار غزه ایجاد نشده است و این توطئه هم با برخورد به دیوار عزم و اراده پولادین ملت فلسطین شکست خورده است. صهیونیست ها، آمریکای ها و تشکیلات خودگردان امیدوارند که محاصره گسترده نوار غزه، ساکنان آن را علیه حماس بشوراند و اوضاع را کنترل این جنبش خارج کند، اما آن ها غافل از این هستند که ملت فلسطین در سخت ترین شرایط و اوضاع هیچ وقت سمبل مبارزه و مقاومت خود را تنها نخواهد گذاشت و نه تنها علیه آن قیام نخواهد کرد، بلکه زمزمه هایی از شکل گیری یک قیام مردمی گسترده علیه عاملان محاصره شنیده می شود. اکنون که این همه توطئه به سرانجامی نرسیده است، رژیم صهیونیستی روزانه تهدید می کند که به نوار غزه حمله خواهد کرد و از این طریق می خواهد ساکنان این منطقه را در فضایی از رعب و وحشت قرار دهد و عرصه را هر چه بیش تر بر آن ها تنگ کند، اما با توجه به اعلام آمادگی گروه های مقاومت و در راس آن ها حماس از یک سو، و هشدار سازمان های امنیتی رژیم صهیونیستی در مورد هر گونه حمله به این منطقه بعید به نظر می رسد که نظامیان صهیونیست دوباره وارد منطقه ای شوند که چند سال قبل تحت شدیدترین ضربات مقاومت، از آن گریختند.