گسترش فاشیسم در اسرائیل
طبیعی است که رژیمها و دولتهای جدید به رفع مشکلات داخلی خواهند پرداخت تا به تعهدات خود در برابر مردم عمل کرده باشند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد، اسرائیل نباید به اقدامی دست بزند که افکار عمومی مردم انقلابی در کشورهای عربی را تحریک کند. مسئله فلسطین همواره در وجدان امت اسلام و ملتهای عرب وجود داشته و زنده است. پرداختن به دیکتاتوریهای داخلی به معنای زدوده شدن این مسئله تاریخی از اذهان مردم عرب نیست.
اسرائیل در ابتدای شروع نهضت عربی و سقوط متحد بزرگ و گنج استراتژیکش، حسنی مبارک، از موضعگیری تند و اقدام حاد پرهیز کرد؛ اما این امر موقت بود و این فشار تا مدت محدودی قابل تحمل بود. مقامات اسرائیل اینک به گونهای عمل میکنند که گویا هیچ اتفاقی در منطقه عربی نیفتاده و حتی رخدادهای جاری به سود آنهاست! علت چیست؟ پاسخ را باید در تمایل روز افزون جامعه اسرائیل به طرف فاشسیم جستجو کرد که به آن اجازه خویشتنداری نمیدهد.
زئیو شترنهل، در روزنامه هاآرتص، مینویسد: "قوانین اخیر در پارلمان، که در شبی سیاه به تصوب رسید، نابرابری نژادی را به عرف قضایی تبدیل میکند و هیچ شباهتی با کشورهای دمکراتیک ندارد و با اصل دمکراسی در تناقض است. درست است که راست افراطی در اروپا نیز تقویت شده است، ولی نژادپرستان در این قاره حکومت نمیکنند و راست افراطی اقلیتی مطرود در نظر چپها و بخش وسیعی از لیبرالهاست. در اسرائیل، راست افراطی هیچ کسی را در مقابل خود نمیبیند."
بررسیهای جدید در اسرائیل نشان میدهد که جوانان بیش از گذشته به فاشیسم گرایش دارند و تعداد طرفداران صلح در میانشان رو به کاهش است. موفقیت امثال اویگدور لیبرمن در افزایش قدرت و نزدیک شدن به دایره قدرت در اسرائیل به کابوسی برای کسانی تبدیل میشود که اسرائیل را امتداد غرب در شرق میدانند.
نفوذ جناح راست دینی در زندگی عمومی و دستگاههای اجرایی و قضایی اسرائیل رو به گسترش است. دبیر شورای امنیت ملی و رئیس شاباک و ... افراد جدیدیاند که همگی با تأیید خاخامها انتخاب شدهاند. قوانین اخیر پارلمان اسرائیل در مورد ممنوعیت برگزاری سالگرد تأسیس اسرائیل در میان عربها به عنوان سال "نکبت" و همچنین سوگند به وفاداری به اسرائیل همگی هدفی را نشان میدهند که اسرائیل به سوی آن حرکت میکند. این قوانین تنها به معنای محروم کردن عربهای فلسطینی از حقوق خود در اسرائیل است.
زئیو شترنهل ادامه میدهد: "چگونه میتوانیم این خبر را بپذیریم که برای رسیدن به منصب مهمی در دولت، مانند ریاست شاباک، باید موافقت خاخامها را جلب کرد، چنین مناظری مضحک و شرمآور است."
مشکل بزرگ اسرائیل تبدیل شدن به مکانی برای تولید فاشیسم جدید است که متحدان خود را تنها در میان گروهها و احزاب راست افراطی در غرب پیدا میکند، آن هم در زمانی که حرکت عمومی در جهان به سمت تقویت حقوق انسانی و مخالفت با هرگونه تبعیض نژادی است. تمایل به فاشسیم در اسرائیل همواره وجود داشته است، ولی اینک به صورت قانونمند به اجرا در میآید. تصویب قوانینی که زندگی و حقوق عربهای فلسطینی را در اسرائیل محدود و نقض میکند بتدریج به باری بر دوش متحدان غربی اسرائیل تبدیل میشود.
بعد از حمله اسرائیل به غزه و مخالفت افکار عمومی جهانی با این اقدام، اسرائیل با خطر فقدان مشروعیت در سطح جهان روبرو شده است. اسرائیل، تنها کشوری که با قطعنامه ملل متحد تأسیس شده، از یاد برده است که اعمال دمکراسی و حفظ حقوق عربهای ساکن آن شرط اصلی برای شناسایی این رژیم در میان دولتهای غربی بود. اینک و با نزدیک شدن به زمان شناسایی جهانی برای کشور مستقل فلسطین در شورای امنیت یا مجمع عمومی ملل متحد، اسرائیل با این مشکل به نحو فزایندهای روبرو خواهد شد.
اسرائیل به سمتی حرکت میکند که اروپا در تاریخ گذشته خود از آن به عنوان دوره شرمساری یاد میکند، یعنی دوران فاشیسم، استعمار و نژادپرستی. کنار آمدن اروپا با اسرائیل فاشیست به مشکلی برای این قاره تبدیل میشود و اسرائیل طرفداران خود را بتدریج از دست میدهد.
دولتها در اسرائیل نقض حقوق فلسطینان را به صورتهای مختلف اجرا کردهاند و هیچ اقدامی برای رفع نژادپرستی انجام ندادهاند، ولی دولت جدید اسرائیل این ظلم را به صورت قوانینی درآورده است که از اسرائیل رسما کشوری مانند آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید میسازد.
از دیدگاه صهیونیسم، زمین و هویت دو عنصری است که در ورای همه امور قرار دارد. مسئله اصلی میان عربها و یهودیان در فلسطین "هویت شهروندی" نیست، بلکه معادله "تحکیم ـ نابودی" است. هر گونه تحکیم حقوق یهودیان در اسرائیل به معنای نابودی حقوق فلسطینیان است. این معادله سبب شده است که دولتها در اسرائیل هیچگاه نتوانند برابری یهودیان و عربها را در برابر قانون بپذیرند. نتیجه این معادله در میان فلسطینیان افزایش حس وابستگی آنان به سرزمین و هویت خود است و به آنان قدرت میدهد که به آینده امیدوار باشند.
هنگامی که طبق جدیدترین نظرسنجیها، یهودیان امریکا اسرائیل را دیگر امید خود نمیدانند، بخش غیرقابل جبرانی از باتری اسرائیل برای همیشه خالی میشود. زمانی که جوان اسرائیلی در پی رسیدن به صلح نیست و از ادامه جنگ و درگیری جانبداری میکند، اسرائیل به باری بر دوش غرب تبدیل شده و با بحران مشروعیت بیشتر دست در گریبان میشود.