صهيونيست ها ازدستمان ديوانه شده بودند!

مديريت خانه کاريکاتور، مسئوليت گروه کاريکاتور حوزه هنري، مدير مسئولي مجله کيهان کاريکاتور، سردبيري مجله ايران کارتون، مديريت بخش لاتين سايت ايران کارتون در کارنامه او به چشم مي خورد. سيد مسعود شجاعي طباطبايي يکي از استادان صاحب نام کاريکاتور ايران است. او تا کنون برنده چندين جشنواره داخلي و خارجي و داور ده ها مسابقه بين المللي کاريکاتور در کشورهاي مختلف جهان بوده است. در گفت و گويي با ايشان با مروري بر جريان شناسي هنر کاريکاتور در ايران به بررسي کاريکاتور مقاومت و جايگاه آن در هنر انقلاب اسلامي پرداخته ايم.
يادش بخير! زمان جنگ من گاهي عکاسي مي کردم يادم هست در عمليات کربلاي 1عکسي از يک پسر نوجوان گرفتم که صورتش پر از ترکش بود و بر اثر دود باروت سياه شده بود عکس را که گرفتم چند لحظه بعد او افتاد و شهيد شد وقتي بلندش کردم تا در کنار بقيه شهدا بگذارمش باورتان مي شود به جاي باروت بوي ياس مي داد. زمان گذشت و ديگر بوي ياس به مشامم نرسيد تا وقتي که مسابقه کاريکاتور درباره هلوکاست برگزار شد بعد سال ها دوباره همان حس در من زنده شد گاهي کاريکاتورها را بر مي داشتم، مي بوييدم تا ببينم بوي ياس مي دهند يا نه! وقتي به کاريکاتورهايي که براي مسابقه هلوکاست فرستاده شده بود نگاه مي کردم حس مي کردم اين کاريکاتوريست با چه عشق و شوري اين آثارر را خلق کرده است.
در حقيقت بحث ما درباره جايگاه هنر کاريکاتور در ميان هنرهاي انقلاب اسلامي است به ويژه آن که انقلاب موجب به وجود آمدن نوع خاصي از کاريکاتور که من آن را «کاريکاتور مقاومت» مي دانم. هنر کاريکاتور در ايران چندان تازه نيست بلکه قدمتي طولاني دارد تاريخ اين هنر در ايران را مي توان به سه مقطع تقسيم کرد:
مقطع اول دوران مشروطه است که براي اولين بار در اين دوران کاريکاتور در ايران مطرح و منتشر شد. پس از پيروزي انقلاب بسياري از هنرمندان پيشکسوت وارد ميدان شده و در روزنامه ها و شب نامه ها کاريکاتور کشيدند کساني مثل؛ جواد عليزاده، بهمن عبدي، احمد عربي و... بسيار خوب وارد اين ميدان شدند که شاخص ترين اين افراد جواد عليزاده است که تلاش هاي بسياري در عرصه کاريکاتور انجام داده و از هنرمندان برجسته کاريکاتور انقلاب است.
کاريکاتور بعد از انقلاب جايگاه اصلي خود را پيدا کرد و توانست با مردم ارتباط برقرارکند خود مردم هم در اوايل انقلاب کارهاي جالبي انجام مي دادند مثلا روي اسکناس هاي زمان شاه يا روي عکس هاي شاه طرح‌هاي کاريکاتور را اجرا مي کردند.
از اوايل انقلاب که بگذريم به يکباره ما به دوران سرنوست ساز و مهم جنگ هشت ساله مي رسيم جنگي که همه ابعاد کشور ما را به شدت تحت تاثيرخود قرار داد و کاريکاتور هم از اين تاثير بي نصيب نماند.
هنرمندان کاريکاتوريست ما در آن دوران مثل هنرمندان ساير شاخه هاي هنرهاي تجسمي احساس تکليف کرده و وارد ميدان جنگ شدند تا بتوانند کار مثبتي انجام دهند.
در اين ايام در روزنامه هايي مثل اطلاعات و کيهان که پرتيراژترين روزنامه هاي آن زمان کشور بودند و مجلاتي مثل اطلاعات هفتگي و زن روز، کاريکاتورهاي بچه هاي انقلاب مثل حسين خسروجردي، حبيب صادقي و جواد عليزاده چاپ مي شد.
نکته جالب اين است که قبل از آغاز جنگ از جمله کساني که پيش بيني وقوع جنگ را کردند و آن را هشدار دادند کاريکاتوريست ها بودند آن ها چند ماه قبل از آغاز جنگ شيطنت هاي صدام در مرز را با کاريکاتور نشان دادند.
در دوران جنگ دوستان کاريکاتوريست حتي سرانجام صدام را با هنر کاريکاتور پيش بيني کردند به خصوص براساس گفته هاي امام که مثلا ايشان گفته بودند صدام اگر مرد باشد بايد خودش را بکشد. يادم هست خود من در آن ايام کاريکاتوري کار کردم که نشان مي داد صدام در سوراخي قايم شده لوله هاي تانک ها، او را محاصره کرده ولي او همچنان بر ادامه جنگ سماجت دارد و حتي مي گويد شما در محاصره هستيد اين کاريکاتور هنوز هم موجود است. در دوران جنگ چند اتفاق مهم در کاريکاتور ايران رخ داد که من آنها را از جنبه وقايع نگاري هنر کاريکاتور ذکر مي کنم.
نقاشي بر ديوارهاي فرودگاه مهرآباد
يکي از آن کارها کاريکاتورهاي خود من بر روي ديوارها بود من رشته ام کاريکاتور نيست ولي احساسم اين بود که اين هنر زبان بسيار تاثيرگذاري دارد به همين دليل يکي دو نقاشي ديواري در ابعاد سه در چهار در اطراف فرودگاه مهرآباد روي ديوارها کشيدم که هر کس که از خارج به ايران مي آمد آن نقاشي ها را مي ديد و بازتاب مثبتي در رسانه ها بخصوص از موضع استکبارستيزانه ما در جنگ داشت اما متاسفانه شب قبل از آمدن طارق عزيز وزير امور خارجه عراق به ايران آن نقاشي ها پاک شد و ديگر هيچ اثري از آنها باقي نمانده جز چند عکس که خود من همان ايام از آنها تهيه کردم.
معمولا در همه جاي دنيا آثار هنري را نگه مي دارند ولي در کشور ما پاک مي کنند تا باقي نماند.
همزمان با جنگ من و چند نفر ديگر از بچه ها که همگي خيلي جوان بوديم وارد کيهان فرهنگي شديم البته آن زمان جوان ها محور همه حرکتها بودند که مهم ترينش جنگ بود. در کيهان فرهنگي خيلي به ما اعتماد شد و مدير مسئول وقت آن، يک صفحه کامل در اختيار ما قرار داد. آن موقع من رزمنده بودم و جنگ مي رفتم عکاسي هم مي کردم حتي روي ديوارهاي چند شهر جنگي مثل بوکان و فاو نقاشي کشيدم وقتي تهران برمي گشتم به کيهان فرهنگي مي رفتم.
من، محمدحسين نيرومند (مشاور فعلي وزير ارشاد) و دکتر اصغر مقدم (استاد دانشکده هنرهاي زيبا) هر سه آن موقع جبهه مي رفتيم. اما وقتي برمي گشتيم فضاي دانشکده هنرهاي زيبا را که ما در آن تحصيل مي کرديم خيلي غيرمعمول مي ديديم فضايي که هيچ تناسبي با جبهه و جنگ ما نداشت و ما يک بحران هويت را در اين فضا حس مي کرديم. به همين دليل اولين نمايشگاه کاريکاتور ما درباره هويت بود که در دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران برپا و خيلي هم از آن استقبال شد.
آقايان نيرومند و مقدم که دوستان صميمي من بودند هر دو مشهدي اند به همين دليل آن زمان زياد مشهد رفت و آمد داشتند و فضاي اين شهر را خوب مي شناختند ما بعد از دانشگاه تهران نمايشگاه کاريکاتور هويت در دانشگاه فردوسي مشهد و چند شهر ديگر برپا کرديم که باز هم از آن استقبال خوبي شد.
گروه کاسني شکل‌گرفت
به تدريج گروه کاريکاتوري شکل گرفت که يکي از دوستان ما به نام مجيد رزازي که دانشجوي ادبيات بود اسم آن را «کاسني» گذاشت که به نظر من بسيار با معنا و با مسما بود چون کاسني گياه دارويي است که تلخ اما شفا دهنده است خواجه عبدا... در مناجات نامه اش مي‌گويد: الهي اگرکاسني تلخ است از بوستان است و اگر عبدا... مجرم است از دوستان.
تعداد افراد گروه کاسني به تدريج افزايش يافت و دوستاني مثل علي جهان شاهي، اسد بيناخواهي و ديگران هم به جمع ما اضافه شدند.
سال 65 راهي حوزه هنري شديم
سال 65 حبيب صادقي از هنرمندان خوب انقلاب وقتي به حوزه هنري آمد و نمايشگاه کاريکاتور ما را ديد گفت که حيف است شما جايگاهي در حوزه هنري نداشته باشيد به همين دليل در حوزه هنري آلاچيقي را در اختيار ما قرار دادند که ما هر هفته مي‌رفتيم کارهاي‌مان را مي برديم نمايشگاه برپا مي‌کرديم کتاب چاپ مي کرديم و...
انتشار اولين نشريه تخصصي کاريکاتور در ايران
گروه کاسني زمينه انتشار نخستين نشريه تخصصي کاريکاتور را در سال 70 فراهم کرد نشريه اي که زمينه حضور کاريکاتور ايران در عرصه جهاني را مهيا کرد و ما از طريق اين نشريه براي اولين بار در جشنواره هاي خارجي شرکت و آثارمان را ارسال مي کرديم خلاصه بچه هاي کاريکاتور ما از طريق نشريه کيهان کاريکاتور به دنيا معرفي شدند.
انتشار نشريه کيهان کاريکاتور اتفاق بزرگي در عرصه کاريکاتور کشور ما بود حداقلش اين بود که نسل جديدي از کاريکاتوريست ها را معرفي کرد.
اولين دوسالانه بين‌المللي‌کاريکاتور در ايران با استقبال حيرت‌انگيزي روبرو شد
وقتي ما طرح برگزاري اين دو سالانه آن هم به شکل بين المللي را به مسئول وقت موزه ارائه کرديم توانستيم او را متقاعد کنيم که چون ما تجربه بين المللي داريم و هنرمندان جهان را مي شناسيم پس مي توانيم اين دو سالانه را بين المللي برگزار کنيم.
آن زمان وسايل ارتباطي مثل اينترنت به شکل امروز رايج نبود و ما از طريق پست براي کاريکاتوريست هاي جهان فرم شرکت در جشنواره را فرستاديم. حيرت آور آن بود که ما ديديم از 45 کشور جهان در اين دو سالانه شرکت کردند. آن موقع در کاتالوگ دو سالانه کاريکاتور ايران فقط دو اثر برگزيده از کشور ما به چاپ رسيد درحالي که سال گذشته که نهمين دو سالانه کاريکاتور ايران برگزار شد بيش از هفتاد درصد کاريکاتورهاي چاپ شده در کاتالوگ متعلق به ايران بود و 91 کشور در اين دوسالانه شرکت کردند که از اين جهت ما در جهان در رتبه نخست قرار داريم. بعد ما جشنواره آيدين دوغان ترکيه با حضور 90 کشور قرار دارد ما چون کاتالوگ هاي آن جشنواره ها را نيز داريم دقيقا آمار داريم که در هر جشنواره چه تعداد کشور حضور مي يابند.
از نظر کيفي هم دو سالانه کاريکاتور ايران در سطح بسيار بالايي برگزار مي شود و ما با کشورهايي مثل برزيل، ترکيه و چين که در عرصه کاريکاتور جهان صاحب نام هستند رقابت مي کنيم و خيلي از مواقع هم از آنها پيشي مي گيريم يک کاريکاتوريست برجسته برزيلي به نام آقاي جوليا که کارنامه بسيار پرافتخاري دارد و فقط دويست جايزه بين المللي تا به حال کسب کرده به من مي گفت هر جا اسم ايران مي آيد انگار جايي براي رقابت ديگران وجود ندارد چون کاريکاتوريست هاي ايراني همه جوايز را درو مي کنند.
الان به طور متوسط هر دو هفته يک بار يک جايزه از حدود 150 جشنواره معتبر کاريکاتور که در طي سال در جهان برگزار مي شود نصيب کشور ما مي شود.
راه اندازي خانه کاريکاتور
در سال 1378يک اتفاق بزرگ ديگر در عرصه کاريکاتور افتاد و آن افتتاح خانه کاريکاتور ايران بود که اولين مرکز تحقيقاتي کاريکاتور در ايران محسوب مي شود و با همکاري شهرداري تهران راه اندازي شد. دو سال بعد از افتتاح اين خانه مسئول آن که انسان توانمندي هم بود فرماندار چابهار شد و من به جانشيني ايشان انتخاب شدم در طي اين سال ها امکانات مهمي براي خانه کاريکاتور ايران فراهم شده که سايت ايران کارتون از جمله آنهاست.
سايت ايران کارتون بهترين سايت تخصصي کاريکاتور در سال‌هاي 2007 و 2009 در جهان
طبق آمار در سال2010 بيش از90ميليون نفر از سايت ايران کارتون بازديد کردند در سال‌هاي 2007 و 2009 نيز اين سايت به عنوان بهترين سايت تخصصي کاريکاتور در دنيا شناخته شد که به زبان هاي فارسي و انگليسي فعال است. سايت ايران کارتون به امکانات فراواني مثل بزرگترين کتابخانه الکترونيکي کاريکاتور مجهز است. در اين سايت بيش از 400 گالري وجود دارد که در نوع خود در جهان بي نظير محسوب مي شود. يکي از علت هاي موفقيت اين سايت وجود آثار هنري کاريکاتوريست هاي برجسته جهان است که در گالري اين سايت به نمايش گذاشته شده اند و البته سايت ايران کارتون به برگزاري مسابقات جنجالي و پر حاشيه اش مثل مسابقه هولوکاست، غزه و فلسطيني خانه ندارد در جهان مشهور است.
در حال حاضر ما پيگير اين هستيم که موزه کاريکاتور را در خانه کاريکاتور راه اندازي کنيم. از وقتي هم که اين خانه تاسيس شده ما ارتباطات گسترده اي با همه نقاط کشور داشتيم و نمايشگاه ها و کارگاه هاي آموزشي و... در آنجا برپا کرديم. مثلا در مشهد نمايشگاه هاي خوبي داير کرديم و هنرمندان خوبي را شناسايي کرديم. مثل آقاي محمود آزادنيا که از پرافتخارترين کاريکاتوريست‌هاي ايراني است و جوايز بين المللي متعددي را در کارنامه اش دارد يا در فولادشهر اصفهان کاريکاتوريستي به نام مسعود ضيائي زندگي مي‌کند که رکورد دار جايزه کاريکاتور در ايران است و بيشترين جايزه بين‌المللي را در کارنامه‌اش به ثبت رسانده است. حتي در شهر تبريز ما موزه کاريکاتور داريم که با موزه هاي کاريکاتور بقيه کشورها در سطح بين المللي رقابت مي کنند.
اولين نمايشگاه بين المللي کاريکاتور با موضوع سلمان رشدي
حکم مرتد بودن سلمان رشدي را که امام اعلام کردند چند سال بعد يعني سال 1371 ما اولين نمايشگاه بين المللي را در اين باره در تهران برگزار کرديم . با حساسيت و جديت وارد اين ميدان شديم طوري که دنياي غرب وادار به واکنش شد.
وقتي‌کاريکاتورپيامبراسلام‌کشيده شد
وقتي سال 1384 کاريکاتور پيامبر اسلام در يکي از روزنامه هاي دانمارکي کشيده شد آن هم توسط کسي که اصلا کاريکاتوريست نبود و اثر او طرحي بي کيفيت و بسيار توهين آميز بود که به مقدسات عده اي انسان اهانت مي کرد و ما کاريکاتوريست ها اصلا آن را کاريکاتور نمي دانيم چون شان اين هنر بسيار بالاتر از اين است که به مقدسات ديني انسان ها اهانت کند؛ وقتي چنين اهانتي صورت گرفت مسلمان ها به غير از تظاهرات و اعتراض کار ديگري نتوانستند انجام دهند.
آن وقت بود که ما وارد ميدان شديم و اعتراض کرديم که چرا کاريکاتور پيامبر ما کشيده مي شود به ما جواب داده شد که آزادي حد و مرز ندارد و هر انساني مي تواند عقايدش را مطرح کند ما هم گفتيم اگر آزادي حد و مرز ندارد پس ما هم بايد بتوانيم آزادانه وارد اين ميدان شويم و هر موضوعي را مطرح کنيم ما پس از تحقيقات انجام داديم متوجه شديم دست صهيونست ها در کار است ما هم براي پاسخ به آن حرکت اهانت آميز تصميم گرفتيم مسابقه هولوکاست را در سطح بين المللي برگزار کنيم. ما هولوکاست را پاشنه آشيل صهيونست ها مي دانستيم و معتقد بوديم دولت جعلي اسراييل به بهانه هولوکاست تشکيل شده است به همين دليل آنها حساسيت فراواني روي اين موضوع دارند حتي شک به وجود هولوکاست که بارها از سوي خود دانشمندان غربي مطرح شده با عواقب ناخوشايندي از سوي آنها مواجه شده است و محققان برجسته اي الان در زندان هاي اروپا هستند فقط به اين دليل که هولوکاست را انکار کرده اند. پروفسور فوري سون نويسنده و محقق برجسته فرانسوي به اين نتيجه رسيد که هولوکاست يک دروغ بزرگ بيش نيست. او در پي اين اظهارنظر درباره هولوکاست مورد آزار و اذيت و محاکمه قرار گرفت. يا فردي به نام «فورد لوشتر» که آمريکايي است مي گويد با فرض درست بودن هولوکاست، 68 سال زمان لازم است تا شش ميليون يهودي در اتاق گاز کشته شوند.
دولت فرانسه قانوني را به تصويب رساند که براساس آن اگر کسي هولوکاست را انکار کرد مجازات او يکسال زندان به بالا و سيصد هزار فرانک جريمه نقدي است که با تصويب چنين قانوني خيلي ها هم اکنون دوران محکوميت خود را در زندان ها مي گذرانند. حتي خانم کاريکاتوريستي از فرانسه در مسابقه هولوکاست اثري را با اسم مستعار فرستاده بود ولي چون دولت فرانسه سبک کار او را مي شناخت متوجه شد و او را خيلي اذيت کردند.
مسابقه آغاز شد
وقتي اطلاع رساني مسابقه را شروع کرديم در سطح دنيا اين مسابقه با بازتاب گسترده اي روبرو شد در نشست خبري برگزاري مسابقه از 33 رسانه دنيا آمده بودند يادم هست آنجا خبرنگار بي.بي.سي به من گفت: آقاي شجاعي چرا هولوکاست؟ به پيامبر شما توهين شده شما هم به پيامبرشان توهين کنيد ديگر چرا هولوکاست را زير سوال مي بريد؟ اين واکنش نشان دهنده تقدس هولوکاست نزد آنهاست که حاضرند به پيامبرشان توهين شود ولي هولوکاست نه.
فشارها اوج گرفت
بعد از اينکه فراخوان مسابقه اعلام شد اول صهيونيست‌ها از در تطميع در آمدند براي من پيام فرستادند که بياييد دانمارک باهم مذاکره کنيم ما بليت رفت و برگشت و هزينه سفر و 10 هزار دلار مي دهيم بياييد اينجا با هم گفت و گو کنيم. من بعد از تحقيق به اين نتيجه رسيدم که اين جريان از طرف صهيونيست ها هدايت و جهت دهي مي شود بخصوص آنکه ديدم شخصي که براي من دعوت نامه فرستاده عکسي با «رانان لوري» که صهيونيست تمام عيار است دارد، متوجه شدم او نيز افکار صهيونيستي دارد پس اين پيشنهاد را رد کردم.
وقتي از تطميع نااميد شدند برايم پيغام فرستادند که ما تو را مي کشيم ما هم آدرس کاري دفتر ايران کارتون را داديم و گفتيم به غير از ساعات نماز و ناهار و کارهاي اداري مي توانيد بياييد چون وقت خالي داريم.
بلافاصله تهديدهاي ديگري هم آغاز شد به اين صورت که وقتي اولين کاريکاتوريست به نام آقاي«ميشل لويينگ» از استراليا اثرش را براي ما فرستاد روز بعد از اينکه ما اين اثر را روي سايت ايران کارتون قرار داديم ايميلي از طرف ايشان دريافت کرديم به اين مضمون که من يک پيرمرد هستم و اينجا به شدت مرا تحت فشار قرار داده اند اگر ممکن است کاريکاتور مرا از روي سايت برداريد ما هم به ناچار اين کار را کرديم.
برزيلي ها خط شکن شدند
اما وقتي نفر دوم به نام آقاي«کارلوس لتوف» از برزيل کاري را براي ما فرستاد ما به او پيغام داديم که ما کار شما را اگر روي سايت بگذاريم ديگر برنمي داريم. ايشان هم جواب داد که من دنبال حقيقتي بودم که اين حقيقت را در اين مسابقه پيدا کردم و در آن شرکت کردم جايزه هم براي من مهم نيست اگر يک چفيه فلسطيني هم به من بدهيد برايم کافي است ما هم با خيال راحت کار او را روي سايت قرار داديم. اما بلافاصله روزنامه هاآرتص تهديدات جدي خود را عليه اين کاريکاتوريست آغاز و او را تهديد به مرگ کرد ما هم اين تهديد را روي سايت گذاشتيم. بلافاصله 25 نفر از کاريکاتوريست هاي برزيل در حمايت از هم وطن شان در مسابقه شرکت کردند و اعلام کردند که روزنامه هاآرتص اسم ما را هم در ليست مرگش قرار دهد. به نوعي برزيلي ها خط شکن مسابقه هولوکاست شدند و بعد آن بود که به تدريج کارهاي فراواني دست ما رسيد و در نهايت ما 1193 اثر از 65 کشور جهان دريافت کرديم که بي سابقه بود. البته در اين مدت سايت ما را هم هک کردند که بلافاصله ما سه سايت ديگر راه اندازي کرديم و پيغام داديم به ازاي هر سايتي که هک کنيد ما سه سايت ديگر معرفي و جايگزين مي کنيم. ما را به يهودي ستيزي هم متهم کردند. اما کارهاي شان به همين جاها هم ختم نشد مثلا يکبار يک سري کاريکاتور جعلي را که اسمش را نمي شود کاريکاتور گذاشت را در سايت هاي مختلف کارکردند و گفتند اين ها را ايران کارتون کار کرده که ما هم بلافاصله اعلام کرديم آثار ما در سايت ايران کارتون موجود است و هرکس مي تواند براي پي بردن به جعلي بودن اين آثار به سايت ما مراجعه کند. خلاصه صهيونيست ها به جايي رسيده بودند که از دست ما ديوانه شده بودند و اين استيصال را ما از کامنت ها و پيغام هايي که براي ما مي گذاشتند متوجه مي شديم.
بچه هاي انقلاب خسته نمي شوند
هم اکنون نيز يک مسابقه بين المللي با عنوان«شيطان در مقابله با قرآن» را در حال برگزاري داريم که در اعتراض به اهانت «تري جونز» به ساحت مقدس قرآن برگزار مي شود و مهلت ارسال آثار تا پايان ارديبهشت سال آينده است که البته تا کنون از 30 کشور جهان براي ما اثر ارسال شده که آثار هم اکنون نيز روي سايت ايران کارتون موجود است. ما در مسابقه هولوکاست مسير سختي را طي کرديم فشارهاي خارجي سر جاي خودش، حتي از داخل هم به ما فشار وارد شد اما ما بچه هاي انقلاب و جنگيم. هنرمند انقلاب که خسته نمي شود اين را امام و رهبري به ما ياد داده اند.