زلزله سیاسی در اسرائیل

تحلیلگران اسرائیلی، پذیرش روند صلح بین المللی در چارچوب نقشه راه از سوی شارون را یک انقلاب واقعی می دانند. صهیونیسم ادعا می کند که یهودیان در هر جای سرزمین بزرگ اسرائیل می توانند زندگی کنند.

بعد از اعلام تشکیل حزب جدید او از موشکه کاتساف رئیس جمهور خواست که پارلمان (کنست) را منحل کند اما کنست پیش از صدور دستور رئیس جمهور خود انحلال را تصویب کرد تا کنترل جدول زمانی انتخابات را از شارون بگیرد.
فضای سیاسی اسرائیل طی کمتر از دو هفته دگرگون شد. ابتدا امیر پرتز چهره جدید و غیرنظامی ـ امنیتی و بیشتر اقتصادی در صحنه سیاست اسرائیل در انتخابات درون حزبی رهبری حزب کارگر شیمون پرز را مغلوب کرد و رقابت برای نخست وزیری اسرائیل را کلید زد. این واقعه را زلزله سیاسی اسرائیل تعبیر کردند. اما زلزله واقعی وقتی روی داد که آریل شارون از تصمیم خود برای خروج از حزب لیکود و حضور در انتخابات زودرس آینده با حزب میانه روی جدیدش خبر داد.
سال هاست که عرصه سیاست اسرائیل در سایه دو حزب و دو نام بوده است. این دو حزب بزرگ یعنی کارگر و لیکود به عنوان احزاب چپ و راست اسرائیل همواره یکی از ستون های اصلی دولت نبوده اند و هیچ دولتی بدون حضور آنها تشکیل نشده است. دو نام هم در این سال ها همواره در عرصه سیاست اسرائیل شنیده شده است.
این نام ها که نماد دو حزب اصلی اسرائیل هستند یکی 82 ساله و دیگری 77 ساله اند. سیاستمدار 82 ساله به تازگی مقام خود دررهبری حزب کارگر را از دست داده و آن دیگری، حزبی که خودش در سال 1973 تأسیس کرده بود را ترک کرده تا در یک تغییر مسیر تاریخی حزب دیگری تشکیل بدهد.
شیمون پرز 82 ساله سال ها در مقام رهبری حزب کارگر پرچمدار صلح و نرمش با فلسطینی ها بود. در انتخابات داخلی این حزب ملغوب امیر پرتز مراکشی تبار یک سوسیالیست دوآتشه و از رهبران اتحادیه های کارگری شد.
پرتز با رهبری چند اعتصاب کارگری در اسرائیل محبوبیت زیادی یافت و با شعار تبدیل کردن حزب کارگر به یک حزب نخبه گرا و البته بیرون آمدن از ائتلاف دولت شارون به رهبری این حزب رسید.
از سال 1963 پرتز اولین مقام اسرائیلی است که بدون داشتن تجربه در حوزه سیاست خارجی یا امنیت ملی برای رسیدن به مقام نخست وزیری در انتخابات شرکت می کند. از سال 1967 فقط افرادی با سابقه فعالیت سیاست خارجی یا امنیت ملی در اسرائیل به رهبری رسیده اند. این موضوع در حقیقت بیانگر ذهنیت امنیتی اسرائیلی هاست. اما اکنون که یک نفر بدون چنین سابقه و پیشینه ای رهبری حزب کارگر را به دست گرفته و خود را برای نخست وزیری آماده می کند، این نشان دهنده عادی شدن نسبی اوضاع است. به این ترتیب در دهمین سالگرد ترور اسحاق رابین نماد روزهای طلایی حزب کارگر، این حزب رهبر 82 ساله خود را کنار گذاشت تا هم حزب کارگر و هم صحنه سیاست اسرائیل، تلاطم بی سابقه ای را تجربه کند.
حزب کارگر که پایه گذار حکومت یهودی در سال 1948 به شمار می آید، طی سال های اخیر بسیاری از حامیانش را از دست داده است. این سیر نزولی از سال 2000 آغاز شد وقتی یاسرعرفات پیشنهاد صلح ایهودباراک نخست وزیر متعلق به حزب کارگر اسرائیل را که از نظر اسرائیلی ها امتیاز زیادی بود و از نظر فلسطینی ها ناکافی، رد کرد. بعد از این اتفاق و شدت گرفتن درگیری ها، بسیاری از حامیان حزب کارگر امید خود را به انعقاد یک قرارداد صلح از دست دادند و در سال 2001 به حزب لیکودرأی دادند. حساسیت اسرائیلی ها از رویکرد سرسختانه نظامی آریل شارون ژنرال نظامی سابق که به دلیل همین سرسختی به بولدوزر معروف شده بود، باعث شد که در انتخابات دو سال بعد (2003) بار دیگر در مقام خود ابقا شود. این در حالیست که موقعیت حزب کارگر در پارلمان دوباره رو به افول گذاشت و جایگاه آن به صورت بی سابقه ای سقوط کرد.
اما اکنون افکار عمومی اسرائیل دوباره تغییر جهت یافته و به سوی افکار و طرح های صلح طلبانه حزب کارگر متمایل شده است. اینکه اردوگاه صلح در اسرائیل نامی که برای حزب کارگر گذاشته اند، در چنین شرایطی دچار آشفتگی شده شگفت آور و کنایه آمیز است نظرسنجی ها نشان می دهد اکثریت اسرائیلی ها اکنون از راه حل ایجاد دو کشور حمایت می کنند اما اکثر آنها بر این باورند که فقط راست ها می توانند چنین راه حلی را محقق کنند و همزمان امنیت اسرائیل را نیز تأمین نمایند.
اتفاق دیگری که در هفته اخیر روی داد و به زلزله سیاسی در اسرائیل معروف شد، خروج شارون از حزب لیکود البته بعد از انحلال دولت و اعلام برگزاری انتخابات زودرس بود.
بعد از آنکه پرتز رهبر جدید حزب کارگر اعلام کرد از ائتلاف حاکم کناره می گیرد، شارون خود را با حزب لیکودی تنها دید که در اجرای طرح خروج از غزه شدیدترین حملات را از ناحیه آنها تحمل کرده بود. او هنگام اعلام خبر ترک حزب لیکود گفت: چون این حزب به مانعی بر سر راه طرح های او برای برقراری صلح و امنیت درازمدت در اسرائیل تبدیل شده، می خواهد آن را ترک کند. او و نزدیکانش بر این باورند خطرات احتمالی ناشی از تأسیس یک حزب میانه روی جدید بعد از بازگشت شارون به قدرت و در رأس یک ائتلاف با ثبات،خنثی می شود.
او اولین نخست وزیر در قدرت اسرائیل است که در دوران مسئولیت از حزبش خارج شد تا در انتخابات زودرس علیه همان حزب رقابت کند.
نظرسنجی هایی که چند روز بعد از اعلام ترک حزب لیکود از سوی شارون، انجام شد، نشان می دهد حزب جدید او که بعداً نامش را پیشرو گذاشت، در انتخابات آینده از سایر حزب اسرائیلی پیشی خواهد گرفت. براساس این نظرسنجی ها حزب کارگر در ردیف دوم و حزب لیکود در صورت رهبری بنیامین نتانیاهو رقیب قدیمی شارون، با 18 کرسی در ردیف سوم قرار می گیرد. نتایج همین نظرسنجی باعث شد که شارون شبانه و با عجله دستور تهیه سریع مقدمات تشکیل حزب جدید را بدهد.
به گفته یکی از مشاوران شارون، او می خواهد فارغ از ملاحظات دست وپاگیر کمیته مرکزی لیکود به اداره دولت و پیشبرد برنامه اش بپردازد
خود شارون هم در سخنرانی اش گفت: لیکود به شکل فعلی دیگر نمی تواند اسرائیل را به سوی اهداف ملی هدایت کند.
شارون برای حزب جدیدش دو هدف اصلی برشمرد: اول ایجاد زمینه های بنیادین برای یک توافقنامه صلح که مرزهای دائمی را مشخص کند که منظورش از این توافقنامه همان نقشه راه است. از نظر شارون خروج از غزه فرصت تاریخی برای این کار فراهم کرده نباید آن را از دست داد. هدف دوم نظم دادن به اوضاع سیاسی داخل اسرائیل و حل مشکلاتی چون فقر، شکاف آموزشی و تحصیلاتی و جرم و جنایت و خشونت است.
بعد از اعلام تشکیل حزب جدید او از موشکه کاتساف رئیس جمهور خواست که پارلمان (کنست) را منحل کند اما کنست پیش از صدور دستور رئیس جمهور خود انحلال را تصویب کرد تا کنترل جدول زمانی انتخابات را از شارون بگیرد. پرتز در واکنش به تشکیل حزب جدید میانه رو از سوی شارون، این ابتکار را یک ماجراجویی موقتی خواند. به عقیده رهبران جدید حزب کارگر، رأی دهندگان اسرائیل تفاوتی میان حزب جدید شارون با حزب لیکود قائل نیستند. حزب کارگر در انتخابات آینده قصد دارد اقتصاد را محور تبلیغات و مبارزات انتخاباتی قرار دهد؛ چرا که می داند شارون قصد دارد درباره صلح با فلسطین مانور دهد. حزب کارگر از هم اکنون تبلیغات درباره نقاط ضعف اقتصادی شارون و حزب لیکود را آغاز کرده است.
نتانیاهو به عنوان رهبر آینه لیکود قصد دارد به اسرائیلی ها یاآوری کند چه تحولاتی در اقتصاد ایجاد کرده است. در دولت نتانیاهو اقتصاد اسرائیل 5 درصد رشد کرد. سرانه تولید ناخالص داخلی اسرائیل اکنون 17400 دلار است. در مقابل پرتز تلاش می کند ریشه های سوسیالیستی اسرائیلی ها را به یادشان بیاورد و تأکید کند که در روزهای اولیه، نابرابری درآمدی وجود نداشته است. اما این تلاش انتخاباتی پرتز چندان منتطقی به نظر نمی رسد چون در بیست سال گذشته طبقه متوسط در اسرائیل ظهور کرده و به همین دلیل استفاده از شعار سوسیالیسم اکنون دیگر باعث جلب آرا نمی شود.
مخالفان شارون در لیکود از خروج او استقبال کرده و آن را فرصتی تازه برای این حزب خوانده اند.
اوزی لانلائو، یکی از همین رهبران مخالف که از منتقدان سرسخت طرح خروج از غزه نیز هست در این باره می گوید: لیکود راه جدیدی را آغاز کرده است. حالا که شارون ما را ترک می کند، فساد را هم با خودش می برد. لیکود اکنون می تواند به موضوعات اصلی اش یعنی سرزمین اسرائیل، سیاست پاک و حساسیت های اجتماعی بازگردد.
شارون، میانه روهای حزب لیکود را که طرفدار خروج از غزه بوده اند، با خود به حزب جدید برده است. در این میان دو استثنا وجود دارد که به همراه شارون به حزب جدید نرفته اند یکی از آنها شائول فوفاز وزیر دفاع و دیگر سیلوان شالوم وزیر خارجه است. موفاز از حامیان اصلی خروج از غزه بود و شالوم چند بار در این باره تغییر عقیده داده است.
۱۷ تن از اعضای حزب جدید از جمله خود شارون از اعضای پارلمان هستند. از حزب کارگر هم حیم رامون از چهره های سرشناس این حزب به حزب جدید شارون پیوسته اند. او معتقد است تنها فرصت اسرائیل برای دستیابی به توافق با فلسطینی ها به وجود آمدن یک حزب فراگیر میانه سکولار است که با چنین اقدامی همراهی کند. باور او این بوده است که نظام سیاسی اسرائیل بالکانیزه شده و نیاز دارد احزاب لیکود، کارگر و شینویی در یک ائتلاف حضور داشته باشند. او این اتفاق را انفجار بزرگ (بیگ بنگ) سیاست اسرائیل نام گذاشت. اکنون شارون می خواهد کاری مشابه انجام دهد. مهم ترین عضو این حزب بعد از شارون شیمون پرز است که حزب کارگر را ترک کرد تا به حزب جدید شارون بپیوندد. پرز پیش از اعلام این تصمیم گفت: مهم است که کدام حزب بهترین دورنما را برای صلح ارائه می کنند. حالا که شارون مسیری دیگر در پیش گرفته و می خواهد روند صلح را ادامه دهد این بهترین فرصت است. بعضی منابع خبری در اسرائیل می گویند شارون قصد دارد پرز را به عنوان سفیر مخصوص امور صلح منصوب کند و مسئولیت گفت وگو با دولت های عربی را به او بدهد. شاید این تصمیم ناشی از این حقیقت باشد که پرز در خارج از اسرائیل شناخته شده تر و معتبرتر از داخل است. به هر حال حزب شارون اکنون به محلی برای جذب سیاستمداران میانه روی سایر احزاب تبدیل شده و به همین دلیل نه فقط شخصیت های با سابقه ای را جذب کرده بلکه موقعیت آن در مجلس آینده اسرائیل هم، جایگاه تعیین کننده ای خواهدبود.
شارون برای فلسطینی ها گذشته تیره و تاری دارد و به همین دلیل اقدامات او در تشکیل حزب جدید و حرکت در مسیر صلح اعتماد چندانی در فلسطین ایجاد نکرده است. رهبری حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 و ارتباط با قتل عام صیدا و شتیلا در سال 1982 از جمله این سوابق سیاه است. حضور او در منطقه اطراف مسجد الاقصی در سپتامبر 2000 باعث شروع انتفاضه دوم شد.
شارون در حالی از ناتوان بودن حزب لیکود در هدایت اسرائیل به سوی اهداف ملی اش سخن می گوید که خود در سه دهه گذشته از رهبران اصلی این حزب بوده است. اما در حالی که این حزب در این سال ها بی تغییر باقی مانده شارون تغییر کرده است.
شارون که معمار سیاست شهرک سازی اسرائیل بود، در سال 2005 کاری کرد که هیچ یک از رهبران اسرائیل در گذشته انجام نداده بودند. او شهرک های یهودی نشین غزه را تخلیه کرد و به فلسطینی ها تحویل داد.
با خروج شارون از لیکود راست های اسرائیل به دو دسته عملگرایان و افراطیون تقسیم شدند. دسته دوم همچنان به دنبال دستیابی به همه رؤیایشان یعنی تحقق اسرائیل بزرگ هستند که کرانه باختری و غزه را هم دربرگیرد. اما عملگرایان که بسیاری از آنها به شارون می پیوندند به این نتیجه رسیده اند که باید کشور فلسطین در این مناطق برپا شود.
لیکود که نام خود را از سه حزبی که برای تشکیل لیکود با هم ادغام شده بودند، گرفته است، در زبان عبری به معنی وحدت و انسجام است تا وقتی این اختلاف را میان خود حل نکند، روزهای دوشاری در پیش خواهدداشت.
تحلیلگران اسرائیلی، پذیرش روند صلح بین المللی در چارچوب نقشه راه از سوی شارون را یک انقلاب واقعی می دانند. صهیونیسم ادعا می کند که یهودیان در هر جای سرزمین بزرگ اسرائیل می توانند زندگی کنند .
ایال آراد رهبر و بنیانگذار حزب آراد در اسرائیل در این باره می گوید: این رؤیا در برخورد با دیوارهای بلند واقعیت فرو ریخت. شارون باعث شد راستگرایانی همچون من این واقعیت را بپذیریم و دورنمای تشکیل دو کشور را قبول کنیم. نظرسنجی ها نشان می دهد افکار عمومی اسرائیل هم اکنون از این موضوع حمایت می کنند. رقابت اصلی برای به دست آوردن رهبری حزب لیکود میان نتانیاهو و شائول موفاز خواهدبود. موفاز که یک ایرانی تبار است می تواند رقیب جدی برای شارون در انتخابات سراسری آینده اسرائیل باشد.
در انتخابات آینده اسرائیل که فروردین ماه برگزار می شود رأی دهندگان با سه انتخاب روبرو هستند؛ حزب راستگرای لیکود، حزب چپ کارگر و حزب پیشروی میانه شارون. شارون صلح با فلسطینی ها و امنیت اسرائیل را مهم ترین اهداف حزب خود اعلام کرده است. او برخلاف بسیاری از نزدیکان و طرفدارانش، هیچ گاه وابستگی مذهبی و ایدئولوژیک به سرزمین اسرائیل نداشته بلکه دغدغه و تأکیدش فقط بر امنیت اسرائیل متمرکز بوده است.
در گذشته شارون از کنترل صددرصدی اسرائیل بر کرانه باختری سخن می گفت ولی اکنون از حضور 8درصدی در این منطقه دفاع می کند. دستیاران او در گفتوگو با خبرنگاران تأکید کرده اند که شارون قصد خروج یکجانبه از کرانه باختری مانند آنچه در غزه صورت گرفت را ندارد و از این به بعد طبق برنامه نقشه راه پیش خواهدرفت.
طرح شارون این است که هر آنچه داخل دیوار امنیتی در حال تأسیس قرار دارد اسرائیل باشد و آنچه خارج از آن، به فلسطینی ها داده شود. شارون می خوهد تاریخ، مشخص شدن مرزهای اسرائیل را به نام او ثبت کند.
آنچه شارون بعد از پیروزی احتمالی در انتخابات انجام می هد به انتخابات آینده فلسطین هم بستگی دارد. در این انتخابات حماس برای اولین بار شرکت می کند و ممکن است نتایج غیرمنتظره ای رقم بخورد.