حماس
حماس، سرواژه «حركة المقاومة الاسلامية» به معني «جنبش مقاومت اسلامي» است. اين جنبش كمي پس از قيام دوباره مردم فلسطين در 14 دسامبر 1978/ 23 آذر 1357 ـ كه به انتفاضه مشهور شد ـ با انتشار منشوري 36 مادهاي با حضور افرادي نظير دكتر عبدالعزيز رنتيسي، محمد حسن شمعه و عبدالفتاح دخان تحت رهبري شيخ احمد ياسين اعلام موجوديت كرد. سرچشمه حماس «اخوان المسلمين» است. (اخوان المسلمين ابتدا سازماني مصري بود، كه بعدها در ديگر كشورهاي عربي نيز گروههايي با اين نام به فعاليت پرداختند.) اخوان المسلمين در دهه 1930 م/ دهه 1310 ش در مناطق غزه فلسطين نيز به وجود آمد و در طول مبارزه خود با رژيم اشغالگر فلسطين، فراز و نشيبهايي طي كرد؛ چنان كه در اواخر دهه 1980م/ دهه 1360 ش چندان با جريان حركت مردم همسو نبود، و گروههاي ديگري چون ساف (سازمان آزاديبخش فلسطين) و جهاد اسلامي در عرصه سياسي و اجتماعي توجه همگان را به خود جلب كرده بودند. در اين شرايط بود كه حماس از دل اخوان المسلمين برخاست و انتفاضه را هدايت كرد.
در اساسنامه حماس معروف به «ميثاق» كه در 18 اوت 1988/ 27 مرداد 1367 منتشر شد، پنج هدف سرلوحه كار قرار گرفت:
1- سرزمين فلسطين موقوفه اسلامي است كه حفظ آن تا روز قيامت بر عهده مسلمانان است و نميتوان بخشي از آن را ناديده گرفت؛ بنابراين، فلسطين در مالكيت هيچ كشور عربي، حكومت، سلطان يا سازمان خاصي چه فلسطيني و چه عربي نيست زيرا فلسطين سرزميني اسلامي و متعلق به تمام مسلمانان است؛
2- ميهن و ميهنپرستي بخشي از باور مذهبي است و جهاد و مبارزه واجبي عيني و بر هر زن و مرد مسلمان واجب است؛
3- حماس مخالف راهحلهاي به اصطلاح مسالمتآميز و يا همايشهاي بينالمللي صلح براي حل قضيه فلسطين است و اين كنفرانسها را چيزي جز داوري و حاكميت كفر بر سرزمين مسلمانان نميداند؛
4- حماس بر اين باور است كه نيروهاي استعمارگر در غرب سرمايهداري با تمام توان از دشمن صهيونيستي حمايت ميكنند و از روزي كه اسلام به عنوان نيرو و عامل حركت ملت مطرح شد و در برابر نيروهاي كفر ظهور كرد، آنگاه مجموعه كفر به عنوان ملت واحد با اسلام مبارزه ميكند؛ 5- موضوع فلسطين داراي سه محور فلسطيني، عربي و اسلامي است كه هر كدام از اين سه محور در مبارزه با صهيونيسم داراي نقش مخصوص به خود است.
از اين گذشته، حماس در منشور خود آورده است: «الله غايت ما، حضرت محمد(ص) الگوي ما، قرآن قانون اساسي ما، جهاد راه ما و مرگ در راه خدا نهايت آرزوي ماست.» برابر راه حل حماس، يهوديان و مسيحيان تحت سايه امن اسلام در صلح زندگي كنند. حماس با راه حل ساف، يعني مسالمتجويي با رژيم اشغالگر صهيونيستي، موافق نيست، اما براي حفظ وحدت ميان مبارزان، اعضاي ساف را به عنوان برادران و پدران خود ميداند. با اين حال، به هيچ وجه با صلح با رژيم صهيونيستي موافق نيست، و اسرائيل را به رسميت نميشناسد و خواهان تشكيل حكومت اسلامي فلسطيني در تمام خاك فلسطين است.
حماس علاوه بر تأثير گذاري و هدايت تظاهرات، بسيج مسجدها و اعتصابهاي عمومي، در ميان مردم فلسطين از نفوذ خاصي برخوردار است زيرا در حل مشكلات اجتماعي، بهداشتي و آموزشيِ آنان نيز كوشا است و مردم براي رفع مشكلاتشان به خانههاي رهبران حماس مراجعه ميكنند. در واقع حماس از يكسو به احداث مدرسهها، بيمارستانها و مؤسسههاي مذهبي مبادرت ميورزد، و از سوي ديگر توسط شاخه نظامي زيرزميني خود، سپاه عزالدين قسام، دست به عمليات شهادتطلبانه ميزند.
اگرچه رهبري معنوي اين جنبش را شيخ احمد ياسين از اعضاي سابق اخوان المسلمين شاخه غزه برعهده دارد، اما او خود بر اين باور است كه انتفاضه قيام مردم را رهبري ميكند. در چنين شرايطي، حركت مردم از مسجدها آغاز ميشود، شعار آنها «الله اكبر» است و خواندن قرآن و سرودهاي مذهبي دلگرمكننده آنهاست. شيخ ياسين كه در جواني هنگام آموزش نظامي نابينا و معلول شده است، در دسامبر 2002/ آذر 1381، در پانزدهمين سالروز تشكيل حماس، سال 2025م/ 1404 ش را سال نابودي اسرائيل اعلام كرد. گفتني است شيخ احمد ياسين از اكتبر 1984/ مهر 1363 تا مي 1985/ ارديبهشت 1364 و سپس از مي 1989/ ارديبهشت 1368 در زندان اشغالگران صهيونيست محبوس بوده است. شيخ احمد ياسين در بامداد 22 مارس 2004 در اثر هدف قرار گرفتن موشكهاي يك بالگرد رژيم صهيونيستي به شهادت رسيد.
از جمله ديگر افراد شوراي رهبري حماس ميتوان به دكتر عبدالعزيز رنتيسي، دكتر محمود الزهار، مهندس اسماعيل ابوشنب، خالد مشغل و دكتر موسي ابومرزوق اشاره كرد. اين جنبش، ماهنامه عربي فلسطين المسلمه را منتشر ميكند.