خواب های شارون برای قدس

بیت المقدس و ساکنانش در دوران کابینه شارون جنایتکار همچنان با سرکوبگری شدید اشغالگران رو به رو هستند. پیش از آن نیز اشغالگران صهیونیست در این شهر به یهودی سازی، شهرک سازی، مصادره زمینها و نقض حقوق تاریخی و قانونی فلسطینیان دست زده اند. این اقدامات جلوه ای از نابود کردن حقوق عربی است که به بهانه های واهی متکی بر افسانه ها و ادعاهایی که هیچ ارتباطی با واقعیات ندارند، صورت می گیرد.
اقدامات کابینه آریل شارون جهت تغییر ماهیت شهر قدس، یهودی سازی این شهر، مصادره داراییهای فلسطینیان و تبعید برخی از ساکنانش به اتهام اینکه موجودیت آنها برایاسرائیل خطرناک است، در کنار دیگر مقاصد و اهداف پلید و شوم رژیم صهیونیستی برای تغییر ماهیت این شهر و تکرار ادعاهای گذشته مبنی بر اینکه قدس پایتخت یکپارچه اسرائیل است و تقسیم یا مذاکره بر سر آن امکان پذیر نیست، انجام می گیرد.

تغییر نمای قدس
اسرائیل از ابتدای اشغال شهر قدس کوشیده است که نشانه ها، نمای ظاهری و ساختار جغرافیایی این شهر را تغییر دهد و به شهرکهای یهودی نشین خود جنبه قانونی بدهد. از همین رو از راه های مختلفی مانند تصویب لوایح اداری، فعالیتهای عمرانی، افزایش جمعیت یهودیان و گسترش محدوده شهری قدس برای برهم زدن ترکیب جمعیتی این شهر، تلاش بسیار کرده است. از ابتدای اشغال این شهر تاکنون تمام ادعاهای جنبش صهیونیسم بر پایبندی به مرجعیت صهیونیستی استوار است. مشابه این ادعاها در روایتی از تئودور هرتزل که قدس را سرزمین جدید ابدینامید نیز وجود دارد. او در کنفرانس پازل در سال 1897میلادی گفت:اگر روزی بر قدس دست یابیم و من زنده و قادر به فعالیت باشم از هر چیری برای نابودی تمام چیزهایی که در نزد یهود مقدس نیست، استفاده خواهم کرد و آثاری را که قرنها از قدمت آن می گذرد، از بین خواهم برد. سیاست اسرائیلیان در یهودی کردن قدس، اسکان یهودیان و تغییر وضعیت این شهر از ابتدا این گونه بوده است.
به سبب پیگیری این سیاستهای غیر قانونی کنیست صهیونیستها در تاریخ 30/7/1980 مصوبه ای تصویب کرد که بر اساس آن قدس پایتخت ابدی اسرائیل اعلام شد. این مسئله به شکل یک مزایده علنی درآمد و احزاب سیاسی صهیونیست بر سر آن رقابت کردند. این امر در انتخابات برای نشان دادن میزان پایبندی رژیم صهیونیستی به قدس از طریق احداث شهرکهای صهیونیست نشین، مصادره زمین، تغییر چهره عربی و اسلامی اماکن مقدس نمود بیشتری یافت.
پیامهای اطمینان بخش آمریکا برای فلسطینیان که ادعا کرده است با اعلام قدس به پایتختی اسرائیل مخالف است موجب شد که فلسطینیان در مهار این رژیم غاصب کوتاهی کنند. اگر پشتیبانی آمریکا از رژیم صهیونیستی نبود قدس و بقیه سرزمینهای فلسطین اشغال نمی شد و اگر آمریکا از حق وتوی خود در برابر قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت استفاده نمی کرد اوضاع به شکل دیگری بود. اطمینان دادن بیهوده بدون اعمال فشار جدی و قطعی معنایی جز حمایت، راهنمایی و پشتیبانی نظامی و سیاسی پی در پی را ندارد. درک این مسئله به هوش و ذکاوت زیادی نیاز ندارد. پیمان استراتژیک میان آمریکا و رژیم صهیونیستی به این رژیم این اجازه را می دهد که به هر کاری که خود بخواهد دست زند حتی اگر عقل و منطق و واقعیت مخالف آن باشد، پس این اطمینان بخشی چه سودی دارد؟!!

راه حلهای جدی
شیمون پرز رئیس اسبق حزب کار رژیم صهیونیستی درباره مسأله قدس گفته بود که قدس قبله عربها و مسلمانان نیست، قدس در سیاست و دین ما در اولویت قرار دارد. قدس یکپارچه پایتخت اسرائیل و زیر حاکمیت اسرائیل باقی خواهد ماند. هر از چند گاهی خبرهایی در روزنامه ها منتشر می شود که بنابر آن، رژیم صهیونیستی سالها پیش در دوران کابینه چپگرایان صهیونیست در برخی از مراکز اروپایی طرحهایی آماده کرده اند که بر اساس آن، جهانیان و فلسطینیان پایتختی قدس برای اسرائیل را به رسمیت می شناسند و در مقابل منطقه مرزی اطراف قدس و مرتبط با ساختار جغرافیایی سرزمینهای تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان به فلسطینیان واگذار می شود. براساس این طرح برخی از محله های عربی دیگر تحت حاکمیت مشترک رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین باقی خواهد ماند. این طرحها پس از آنکه جناح چپ صهیونیستها در دوره کابینه کنونی رژیم صهیونیستی شکستهای متعددی متحمل شد بار دیگر از سوی برخی از رهبران احزاب چپگرای رژیم صهیونیستی به کابینه این رژیم پیشنهاد شد تا این طرحها که در اواخر قرن گذشته میلادی تهیه شده و در آن بر این مسئله تأکید شده بود که هیچ توافقی با تشکیلات خودگردان بدون حل مسئله قدس به نتیجه نمی رسد، بار دیگر احیا شود.
بسیاری از توافقات که با اصول ملی فلسطینیان در تعارض بود به سرعت به شکست انجامید و مسئله قدس نیز که در زمان کابینه ای بی نهایت متعقصب و تندرو، سرکوبگر و بسیار تندرو که همه اعضای حزبش میگویند قدس پایتخت یکپارچه ماست و نمی توان درباره آن گفتگو کرد، مطرح می شود از این امر مستثنا نیست و نمی توان درباره سرنوشت و اماکن مقدس آن مذاکره کرد. بازدید برخی از سران صهیونیسم از مسجد الاقصی که هر از چندگاهی برای تبلیغات صورت می گیرد، یکی از شواهدی است که نوع نگاه و تفکر صهیونیستها نسبت به این شهر را نشان می دهد.
اطمینان از صحت اخباری که درباره نگاه چپگرایان صهیونیست به مسئله قدس منتشر می شود، بسیار دشوار است. اگر این اخبار درست باشد این مسئله محور نشستها و دیدارهای سری و علنی در دوره بعد خواهد بود و مهم ترین مسئله در حال حاضر آن است که به هر وسیله و راه ممکن از حق خود در قدس دفاع کنیم، زیرا هر گونه سستی از طرف ما در این قضیه بدان معناست که ما حقوق خود را با دست خود به دیگران داده ایم و با این سهل انگاری گرفتاریهای زیادی در داخل، جهان اسلام و مجامع بین الملی به جا گذاشته ایم که مانع از حل مسئله و برقراری صلح می شود.
آیا این مسئله را دریافته و برای آن راه حلی پیدا کرده و فریبهای اسرائیل و دامی را که قصد دارد در آینده بگسترد، شناخته ایم؟