این بار اسرائیل را نابود مى کنیم / گفت و گو با حسن بغدادى

گفت وگو با شیخ حسن بغدادى چندان آسان نبود. هنگامى که در کنارش نشستیم خسته نباشیدى به ما گفت و این گونه افزود: جهاد در راه خدا تنها با اسلحه نیست بلکه با رسانه و قلم هم مى توان جهاد کرد و بعد به جمله اى از سیدحسن نصرالله اشاره کرد: اگر تلویزیون المنار نبود حزب الله پیروز نمى شد. مصاحبه با شیخ حسن بغدادى در آخرین روزهاى سال گذشته انجام شد. سؤالات یک سال و نیم گذشته در مورد بحران ریاست جمهورى لبنان محور آغازین گفت وگوهاى ما با این مقام ارشد حزب الله بود. حضور نظامى آمریکا در منطقه، ترور عماد مغنیه و گزارش اخیر سران اطلاعاتى اسرائیل در مورد احتمال جنگ جدید با حزب الله هم محورهاى دیگرى بود که از شیخ حسن بغدادى پرسیدیم. لبنانى ها در ۱‎/۵ سالى که از آغاز بحران سیاسى بیروت مى گذرد سخت ترین دوران حیات سیاسى خود از پایان جنگ هاى داخلى تاکنون را گذرانده اند. هر چه روزها و ماه ها سپرى شد، امید به حل بحران کمرنگ تر شد. میانجیگران فراوانى از همه گروه ها و طیف ها آمدند و رفتند. هر یک اما در پوشه پیشنهادى خود چیزى را نداشتند که نظر همه طرف هاى درگیر لبنانى را تأمین کند و در نهایت شاید نظر یک گروه تأمین مى شد. رایزنى هاى یک ساله بر سر انتخاب جانشین امیل لحود در نهایت تنها یک گزینه مطلوب داشت و او کسى نبود جز میشل سلیمان فرمانده ارتش لبنان. میشل سلیمان هیچگاه در لیست پیشنهادى طرفین براى تعیین رئیس جمهور نبود اما موفقیت ارتش تحت فرماندهى او در سرکوب سلفى هاى اردو زده در اردوگاه نهرالبارد و عین الحلوه عاملى شد تا ۸ مارسى ها تصمیم گرفتند نام او را که از قضا همواره فردى معتدل و میانه رو بود بر صدر پیشنهادات خود بنویسند. حسن بغدادى در گفت وگوى صمیمى و خودمانى خود همه آنچه در بحران لبنان گذشت را تعریف مى کند. او صراحتاً از نقش منفى آمریکایى ها در بحران و از بدعهدى هاى سعد حریرى سخن مى گوید. وى ترور عماد مغنیه را اشتباهى بزرگ براى اسرائیل پنداشته و تأکید مى کند که به محض پایان مراحل تحقیقاتى این ترور در مورد نوع عملیات انتقامى حزب الله در شوراى رهبرى این حزب تصمیم گرفته خواهد شد. وقتى از او در مورد احتمال حمله مجدد اسرائیل به لبنان مى پرسیم دقایقى سکوت کرده و بعد مى گوید که حزب الله هم احتمال درگیرى دوباره را مى دهد. بغدادى حزب الله را قوى تر از جنگ ۳۳ روزه و اسرائیل را بسى ضعیف تر از آن زمان مى داند و با طمأنینه مى گوید اگر این بار جنگى رخ دهد ان شاءالله اسرائیل نابود خواهد شد. دقایقى از نیمه شب گذشته بود که گفت وگو با این رهبر ارشد حزب الله به پایان رسید. میوه اى که براى پذیرایى گذاشته بودند را تعارف مى کند و مى گوید: شما مطبوعاتى ها رسالت بزرگى دارید. گفت وگوى صریح «ایران» با شیخ حسن بغدادى رهبر ارشد حزب الله از نظر گرامى تان مى گذرد: * اجازه دهید گفت وگو را با این پرسش آغاز کنیم که ماجراى ریاست جمهورى لبنان بالاخره به کجا رسید پرونده ریاست جمهورى لبنان، پرونده حساسى است که آمریکایى ها به عنوان اصلى ترین حامى طیف ۱۴ مارس مایل به حل آن نیستند. عصر ریاست جمهورى امیل لحود سبب تقسیم گروه ها در لبنان شد. در این دوره رئیس جمهور وسط موافقان و مخالفان دولت قرار گرفت. ما در سلسله گفت وگوهاى خود با ۱۴ مارسى ها صراحتاً به آنها یادآور شده ایم که تمایلى به تکرار تجربه دوران ریاست جمهورى امیل لحود نداریم و بالعکس رئیس جمهورى را مى خواهیم که مورد توافق همه گروه هاى سیاسى باشد. در گفت وگوهاى طولانى خود با ۱۴ مارسى ها صراحتاً گفته ایم که به آنها اعتماد نداریم و خواهان ضمانتى کامل و جامع هستیم. * این ضمانت چیست بهترین ضمانت رعایت حال همه گروه ها در انتخاب رئیس جمهور و سپس تشکیل دولت وحدت ملى مى باشد. * دولت وحدت ملى که از آن سخن مى گویید داراى چه شاخصه هایى باید باشد حکومت وحدت ملى ضمانتى است براى جایگاه ریاست جمهورى در لبنان. مهمترین شاخصه آن هم تعیین مرز میان موافقان و مخالفان است. با این وجود متأسفانه حامیان دولت تاکنون همه پیشنهادات ما را رد کرده اند چه آنکه آمریکایى ها اصولاً اجازه هیچ گونه توافقى را به آنها نمى دهند. شاید باور نکنید اما ما با گروه ۱۴ مارس بارها به توافق قطعى بر سر انتخاب رئیس جمهور رسیدیم و حتى قرار شد که رسماً این توافق را اعلام کنیم اما در آخرین لحظات ناگهان تصمیم طرف مقابل عوض شد و به راحتى آب خوردن زیر همه توافقات زدند چرا که این توافقات براى طیف حامى دولت نیاز به چک کردن با آمریکایى ها داشت که آنها نیز مخالفت مى کردند و همه چیز به هم مى خورد. * بارها هم طیف ۸ مارس و هم طیف ۱۴ مارس از توافق بر سر انتخاب میشل سلیمان، فرمانده ارتش به عنوان رئیس جمهور سخن گفتند. پس چرا این قدر این بحران طول کشیده است شک داریم که ۱۴ مارسى ها واقعاً خواهان ریاست جمهورى میشل سلیمان باشند. حرف آنها یک چیز است و راهبرد و عمل آنها چیزى دیگر. بگذارید صراحتاً اعلام کنم که میشل سلیمان انتخاب مخالفان دولت بود و اصلاً در لیستى که براى نصرالله صفیر سراسقف مارونى ها رفته بود نامى از میشل سلیمان به میان نیامده بود. آنها از اول هم با میشل سلیمان مخالف بودند و ابایى هم نداشتند که صراحتاً بگویند ما رئیس جمهور ارتشى نمى خواهیم اما یک دفعه نظر خود را عوض کردند. * چرا مى خواستند میشل عون را در تنگنا قرار داده و حتى او را به سوى خود متمایل کنند. آنها مى دانستند میشل عون نماینده اکثریت جامعه مسیحى لبنان و گزینه اول مخالفین براى ریاست جمهورى است. هدف دوم ۱۴ مارس هم ایجاد اختلاف میان حزب الله و ارتش بود. مى خواستند حزب الله با رد کاندیداتورى سلیمان، عملاً در مقابل ارتش لبنان قرار گیرد. وقتى از نقشه آنها آگاه شدیم میشل عون از نامزدى ریاست جمهورى منصرف شد تا مصلحت لبنان حفظ گردد. * پس سلیمان همچنان گزینه اول شماست ما میشل سلیمان را دوست داریم و به وى احترام مى گذاریم اما با این حال تمایلى هم نداریم که تجربه امیل لحود بار دیگر تکرار شود و رئیس جمهور در میانه همه بحران ها قرار گیرد. ما به ۱۴ مارسى ها گفته ایم که اعتمادى به آنها نداریم و چاره این بى اعتمادى هم تشکیل دولت وحدت ملى است تا سپس میشل سلیمان را به ریاست جمهورى انتخاب کنیم. یقین داریم که ۱۴ مارسى ها تمایلى به ریاست جمهورى میشل سلیمان ندارند و آمریکایى ها هم مخالف وى هستند. دولت آمریکا خواهان تداوم بحران در لبنان براى فشار به ایران و سوریه است. آنها در جنگ ۳۳ روزه هم تلاش کردند تا به ایران و سوریه فشار بیاورند که البته شکست خوردند. کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا صراحتاً در جریان جنگ ۳۳ روزه از خاورمیانه اى سخن گفته بود که ایران و سوریه در آن نقشى ندارند و در سوى دیگر پروژه آمریکایى ها در آن اجرا مى شود. * از نگاه شما به عنوان یکى از رهبران بلندپایه حزب الله بنیان خاورمیانه جدید آمریکا چه خواهدبود این پروژه سه اساس دارد: ۱- ساقط کردن نظام هاى مخالف رژیم صهیونیستى ۲- کنترل منابع نفتى ۳- جنگ میان انقلابیون و تغییر ساختار منطقه براساس طایفه و مذهب امام موسى صدر ۳۰ سال پیش خاورمیانه جدید را پیش بینى کرده بود؛ فراموش نمى کنم که او در دهه ۷۰ میلادى مى گفت که لبنان نباید هیچگاه به سوى تقسیم و فدرالیسم حرکت کند و اگر روزى چنین شد وارد دنیایى خواهیم شد که تحت سیطره اسرائیل خواهد بود. * ارتباط خاورمیانه جدید و اراده آمریکایى ها براى تداوم بحران در لبنان چیست آمریکایى ها لبنان را محل مناسبى براى اجراى طرح خاورمیانه جدید تشخیص داده اند. اما به نام مقاومت و حزب الله به آنها اجازه چنین کارى را نخواهیم داد. آنها در عرصه نظامى از ما شکست خوردند و در عرصه سیاسى هم نمى گذاریم به اهداف خود برسند. حزب الله اجازه نخواهد داد لبنان باردیگر به ورطه جنگ داخلى و تقسیم کشیده شود. * باز گردیم به بحران ریاست جمهورى. مهمترین ایراد طیف اکثریت به ریاست جمهورى میشل سلیمان چه بوده است قبلاً اشاره اى کلى داشتم که مهمترین موضوع در بحث میشل سلیمان عدم تمایل ۱۴ مارسى ها به اوست و نام وى را براى در تنگنا قرار دادن میشل عون و انصراف وى از ریاست جمهورى گذاشتند مطرح شود. ما در اوایل بحران حتى افرادى را که به مراتب کلاس کارى کمترى نسبت به میشل سلیمان داشتند براى حل بحران پذیرفته بودیم. ۸ مارس تنها بعضى افراد مثل نسیب لحود را صراحتاً رد کرده بود. شرط ما تشکیل دولتى توافقى بود تا سپس رئیس جمهور هم انتخاب شود ولى چه مى توان کرد که ۱۴ مارس به تنهایى تصمیم گیرنده نیست و مشاوران فراوانى دارد. میشل سلیمان اگر انتخاب شود فردى ملى گرا و طرفدار مقاومت خواهدبود و حساسیت ۱۴ مارس هم به همین موضوع است. * میانجیگران بسیارى در یک سال گذشته براى حل بحران لبنان آمدند و رفتند. هر یک از آنها هم طرحى براى حل بحران سیاسى بیروت داشت. دلایل عدم موفقیت آنها چه بود جواب این سؤال هم تا حدى شبیه سؤال قبلى است. مهمترین دلیل شکست میانجیگران نبود توان تصمیم گیرى در طیف ۱۴ مارس است. اصل براى ۱۴ مارسى ها نه حضور میانجیگران بلکه ایالات متحده است. ما هر دفعه که تا مرز دستیابى به توافق با عمرو موسى هم پیش رفتیم، سعد حریرى و ۱۴ مارسى ها زیر همه چیز زدند چون آمریکایى ها به آنها اجازه توافق نمى دادند. آمریکایى ها رسماً مخالفت خود را با طرح هاى عمرو موسى اعلام کرده اند. عمرو موسى فقط براى استمرار بحران لبنان و شاید ایجاد فرصت هاى دیگر براى حل آن به بیروت مى آید و مى رود. * از زمان آغاز بحران لبنان تاکنون چه کشورهایى بیشترین حجم رایزنى ها را داشته اند اگر بخواهم در مورد محور عربى سخن بگویم طبیعتاً محور عربستان و سوریه مطرح مى شود. عربستان با گروه ۱۴ مارس و سوریه هم با طیف ۸ مارس ارتباط دارد. مقامات ریاض در دیدارهاى محرمانه خود با مقامات دمشق بارها از آنها خواسته اند تا به نفع ۱۴ مارس به ۸ مارسى ها فشار بیاورند اما با این حال سوریه زیر بار این موضوع نرفت و صراحتاً اعلام کرد که به همپیمانان خود فشار نخواهد آورد. * نظر دمشق و ریاض در مورد طرح اتحادیه عرب چه بود همه معتقدیم که مصلحت لبنانى ها در دستیابى به توافق و تفاهم است. سوریه هم در همین راستا پیشنهاد اتحادیه عرب را پذیرفت اما متأسفانه عربستان به هیچ توافقى پایبند نبود. سوریه براساس منطق در کنار لبنان ایستاد و با تقسیم لبنان مخالفت کرد اما اکثر کشورهاى عربى مواضعى منفى داشتند. * طرح هاى فرانسوى ها به کجا انجامید فرانسوى ها به شدت از عملکرد آمریکا در لبنان ناراضى اند و اعتراض خود را نیز نسبت به این امر اعلام کرده و صراحتاً گفته اند که آمریکایى ها مخالف هرگونه راه حلى براى بحران سیاسى بیروت هستند. * ظاهراً رایزنى هایى هم در تهران انجام شد... آمریکایى ها ایران را به اعمال نفوذ در منطقه متهم مى کنند. آنها از حضور قدرتمند ایران در منطقه عصبانى هستند. صراحتاً تأکید مى کنم که ایران در امور لبنان کوچکترین دخالتى نداشته است. به درخواست عربستان، تهران و ریاض مذاکراتى در باب لبنان داشتند که براساس آن لاریجانى (دبیر وقت شوراى امنیت) سفرى به عربستان داشتند. درنهایت هم ایران رسماً اعلام کرد از انتخاب مردم لبنان حمایت خواهد کرد. * در یک سال و نیمى که از بحران سیاسى لبنان مى گذرد، عمرو موسى بیش از ۱۰ بار به بیروت آمده و رفته است. هر بار هم طرحى جدید روى میز طرفین بحران لبنان قرارداد، اشکال این طرح ها چه بوده که تاکنون بر سر هیچ کدام از آنها توافقى حاصل نشده است عمرو موسى خواهان استمرار بحران لبنان است؛ نیامدن عمرو موسى به بیروت خود یک مشکل بود و اینک آمدن او و تعویق مکرر جلسات پارلمان لبنان خود مشکلى دیگر است. ما کلاً تجربه بدى را با عمرو موسى داشتیم. طرحى هم اتحادیه عرب داد که آنقدر مبهم بود که هرکس آن را به نفع خود تفسیر مى کرد. ما به آنها مى گفتیم به اندازه نمایندگان خود در پارلمان، در کابینه هم وزیر مى خواهیم. اگر سهم ما در کابینه داده مى شد تعهد مى دادیم که استعفا ندهیم و البته آنها نیز باید این تعهد را مى دادند و سپس رئیس جمهور را انتخاب مى کردیم. هر بار آمریکایى ها وارد این داستان مى شدند همه معادلات بر هم مى ریخت. * هم اکنون مهمترین بازیگران لبنان چه کسانى هستند ستون فقرات مخالفین دولت : حزب الله، جنبش امل، گروه هاى تحت رهبرى سلیمان فرنجیه، وئام وهاب، طلال ارسلان، فتحى یکن و عمر کرامى و در صف ۱۴ مارس یا طیف حامیان دولت هم اول سمیر جعجع و جنبلاط و سپس حریرى و سنیوره. * گزینه آمریکایى ها براى ریاست جمهورى لبنان کیست آنها به دنبال انتخاب رئیس جمهور نیستند. * اکثریت چى آنها کاره اى نیستند؛ آمریکایى ها همه کاره اند و ۱۴ مارسى ها هم عروسک خیمه شب بازى آمریکا مى باشند. ما در ریاض با سعد حریرى به توافق رسیدیم و حتى پیش نویس یک تفاهم نامه را هم امضا کردیم ولى وى یکدفعه زیر همه چیز زد. * با این وجود چه آینده اى را براى لبنان پیش بینى مى کنید امکان رسیدن به یک راه حل در آینده اى نزدیک بعید است. آمریکایى ها درگیر انتخابات ریاست جمهورى خودشان هستند و عجله اى هم براى حل بحران لبنان ندارند. هر یک از کاندیداها هم مى خواهد از بحران هاى خاورمیانه حداکثر سود را در این رقابت ها ببرند. ما نیز مشکلى نداریم اما از طرفى اجازه هم نخواهیم داد که دولت سنیوره بر ما حکومت کند و فقط یک راه حل عادلانه براساس توافق را خواهیم پذیرفت. این احتمال را مى دهیم که مخالفان ما در انتظار یک جنگ باشند تا کفه ترازو به سود آنها سنگینى کرده و معادلات به هم بخورد. ۱۴ مارسى ها همانگونه که به جنگ جولاى ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳ روزه) امید بسته بودند، امروز نیز به جنگ جدیدى دلخوش کرده اند و این طور مى نماید که کسى در گوش آنها وردى خوانده باشد. این احتمال به طور جدى مطرح است که منطقه در آستانه بحران جدیدى باشد و بعید نمى دانیم که ترور عماد مغنیه آغاز این بحران باشد. * ارزیابى شما از حضور ناوهاى جنگى ایالات متحده در سواحل لبنان چیست ناو یو. اس. اس. کول از مدت ها قبل در دریاى مدیترانه حضور داشت؛ اما این حضور معانى خاص خود را نیز به همراه داشته است. البته ناتو نیز از مدت ها پیش در مدیترانه و سواحل لبنان حضور نظامى دارد. این که مثلاً قبلاً ۱۰ ناو بوده و حالا ۱۱ ناو چیز عجیبى نیست. پیام حضور ناو جنگى آمریکا در سواحل لبنان ترساندن حزب الله، سوریه و ایران بود. آمریکا مى خواست بگوید ما آماده ایم با قدرت نظامى از یاران خود دفاع کنیم و یا حتى با زور هم که شده رئیس جمهور تحمیلى براى لبنان انتخاب کنند. یک بار در سال ۱۹۸۲ بشیر جمیل را به زور در کرسى ریاست جمهورى نشاندند که وى ترور شد. نمى توان با زور چیزى را به لبنان تحمیل کرد. آمریکایى ها به لبنان آمدند، شکست خوردند و صدها تن از آنان کشته شدند. حکومت بر لبنان و لبنانى ها امکان پذیر نخواهد بود مگر با توافق همه گروه هاى لبنانى. مى خواستند حزب الله را خلع سلاح کنند اما اینک صراحتاً مى گویند که اگر همه سلاح هاى دنیا را هم به کار گیریم نمى توانیم حزب الله را خلع سلاح کنیم. حزب الله یک گروه نیست؛ یک ملت است پس اگر خواستند کارى کنند باید همه ملت را بکشند. این ناو و ناوهاى ناتو و اسرائیل کوچک ترین تأثیرى بر روحیه و عزم ما ندارد و در راه خود استوار خواهیم بود. * آیا حضور نظامى آمریکا و ترور عماد مغنیه ارتباطى با هم دارند صد درصد؛ ترور مغنیه، ترور یک فرمانده حزب الله نبود بلکه ترور یک چهره ضداسرائیلى بود. اگرچه موساد مجرى عملیات ترور عماد مغنیه بود اما دستور ترور از آمریکا صادر شده بود و برخى ها هم با آنها همراهى کردند. تأکید مى کنم که اقدامات آنها راه به جایى نخواهد برد. بزرگ ترین جواب حزب الله به این عملیات تروریستى از طریق مشارکت وسیع مردمى در مراسم تشییع جنازه مغنیه نمود پیدا کرد. سیدحسن نصرالله هم قاطعانه گفت که شهادت حاج عماد مغنیه آغازى است بر سقوط رژیم صهیونیستى. * سران سه سازمان اطلاعاتى اسرائیل اخیراً در گزارش خود به کابینه اولمرت از احتمال آغاز جنگ جدیدى با حزب الله سخن گفتند. شما احتمال این درگیرى را تا چه میزان جدى مى دانید احتمال مى دهیم این جنگ آغاز شود و براى آن آماده شده ایم. معتقدیم اگرچه ارتش اسرائیل آمادگى این درگیرى را ندارد اما با فشارهاى آمریکا اقدام به این کار خواهد کرد. اسرائیل اگر این بار شکست بخورد از میان خواهد رفت. ما در جنگ ۳۳ روزه ضعیف تر از امروز بودیم و اسرائیل قوى تر از امروز. توکل به خدا بزرگ ترین رمز پیروزى است و ما نیز با تکیه بر همین اصل پیروز شدیم. ارتش اسرائیل داراى قدرت و تکنولوژى قوى مى باشد و ما براساس آیه شریفه «واعدو لهم ما استطعتم من قوه» در حال آماده کردن خود هستیم؛ از خواب خود کم مى کنیم و بر میزان آمادگى خود مى افزاییم. دشمن را به خوبى مى شناسیم. هرچه آنها توطئه مى کنند ما نیز این توطئه ها را خنثى مى کنیم. * چه نشانه هایى از آمادگى اسرائیل براى حمله وجود دارد اسرائیل چندى پیش در مرزهاى لبنان مانور بزرگى را برگزار کرد و این خود نشانه بزرگى است. این مانور قطعاً تبلیغاتى و براى نشان دادن قدرت نبود. یادمان نرود که اسرائیل محال است شکست در جنگ ۳۳ روزه را بپذیرد ضمن آن که از حضور آمریکایى ها در منطقه به بهترین نحو بهره بردارى خواهد کرد. همه هراس اسرائیل از این است که در انتخابات ریاست جمهورى ایالات متحده و کنار رفتن بوش، دولت جدید مخالف جنگ باشد و اسرائیل فرصت حمایت مستقیم نظامى آمریکا در منطقه را از دست بدهد. همه اینها در شرایطى اتفاق مى افتد که ایران، سوریه، حماس و حزب الله قوى شده اند و این کابوسى بزرگ براى صهیونیست ها است. حتى همین سفر اخیر آقاى احمدى نژاد به عراق هم نقطه قوتى براى ایران بود و موقعیت آمریکایى ها را در منطقه تضعیف کرد. مجموع این عوامل به سود اسرائیل نیست. پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، نخست وزیر وقت اسرائیل، انقلاب ایران را زلزله اى بزرگ در خاورمیانه عنوان کرد که شعله هاى آن اسرائیل را نیز دربرخواهد گرفت. جمهورى اسلامى ایران ماهیت وجودى اسرائیل را به خطر انداخت. ایران از نظر جغرافیایى حد و مرز دارد ولى از نظر جهانى یک خاستگاه اسلامى است. اسرائیل نیز رژیمى است که به دنبال جا و مکان مى گردد. خاطرم هست در جایى از نخست وزیر اسرائیل پرسیدند مرز شما کجاست که وى پاسخ داد هر جا که اقتصاد، فرهنگ و ارتش ما است، آنجا مرز ماست. رژیم صهیونیستى خطرى براى همه منطقه است ولى به امید خدا آنها در تیررس ما هستند و خداوند عذابى سخت بر آنان نازل خواهد کرد، همان گونه که در سال ۲۰۰۶ شکست خوردند، این بار نیز شکست سختى خواهند خورد. پیش بینى ما حاکى است که اگر این بار جنگى رخ دهد حدود صد هزار اسرائیلى از سرزمین هاى اشغالى مهاجرت خواهند کرد. * ماجراى پرونده ترور عماد مغنیه به کجا رسید مسئولان پرونده از سیر تحقیقات کاملاً راضى هستند اما محتویات آن فعلاً محرمانه است و پس از آن که همه چیز مشخص شد بررسى مى کنیم که پاسخ حزب الله چگونه باید باشد. پس از اعلام نتایج تحقیقات ضربات سهمگینى را بر پیکره اسرائیل وارد خواهیم کرد. ما انتقام خون عماد مغنیه را خواهیم گرفت. * عماد مغنیه چه میراثى از خود بر جاى گذاشت آمریکا و اسرائیلى ها نمى فهمند که فعالیت ما بر محور افراد نمى چرخد. افراد براى ما نماینده یک مرحله هستند و هنگامى که شهید مى شوند هزاران نفر دیگر قابلیت جایگزینى آنان را دارند. عماد یک شخص نبود بلکه یک تفکر و مفهوم واقعى مقاومت بود. ما هزاران نفر همانند عماد مغنیه در لبنان، فلسطین، ایران و سراسر جهان اسلام داریم. اگرچه حاج رضوان فردى بزرگ بود اما عضو یک سازمان بزرگ محسوب مى شد. شهادت وى ما را متأثر کرد اما ما به راه خود ادامه خواهیم داد.