سرنوشت حامیان انتفاضه و آینده نقشه راه

سرنوشت حامیان انتفاضه و آینده نقشه راه

. شارون نیز به دنبال پایان یافتن حملات نیروهای آمریکایی و انگلیسی به عراق، گفت، «اکنون زمان آن رسیده است تا برای امضای قراداد صلح با فلسطینیان اقدام کنیم».[۱]وی با اشاره به شرایط پس از جنگ عراق افزود، «در این موقعیت فرصت بسیاری وجود دارد تا ما با دولت‌های عربی و فلسطینیان گفت‌وگو کرده و روابط برقرار کنیم...
اکنون سؤال پیش رو این است که آینده روند صلح خاورمیانه به کجا می‌انجامد و موقعیت اسرائیل و حامیان انتفاضه و آرمان ملت فلسطین از جمله سوریه در شرایط پس از جنگ عراق چگونه است؟
دیدگاه‌ها و نظریات
«بوش» رئیس‌جمهوری‌ آمریکا پس از ورود نظامیان آمریکایی به پایتخت عراق اظهار داشت: اشغال بغداد بخشی از برنامه «جنگ با ترور» است و این جنگ در آینده هم ادامه خواهد یافت. هم‌زمان با این اظهارات، مقامات آمریکایی از جمله پاول، رامسفلد، پل ولفوویتز و رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی بر دامنة حملات و جنگ روانی علیه سوریه افزودند.[۲]
پایگاه اینترنتی هفته‌نامه «آبزرور» چاپ لندن در چند روز پس از اشغال بغداد نوشت: آمریکا متعهد شده است که با گروه حزب‌الله لبنان که تحت حمایت سوریه قرار دارد، در مرحلة دیگر «جنگ با ترور» برخورد کند و این امری است که رژیم «بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه را به اقدام نظامی تهدید خواهد کرد. به نوشتة این هفته‌نامه، این اقدام بخشی از تلاش‌های واشنگتن برای متقاعد کردن اسرائیل در قبال حمایت از راه‌حل صلح با فلسطینیان است. بر اساس این گزارش، منابع دولت آمریکا به آبزرور گفتند که واشنگتن قول داده که تمامی اقدامات مؤثر را برای قطع حمایت سوریه از حزب‌الله صورت دهد و در صورت لزوم اقدام نظامی را به‌کار گیرد.[۳]
تعهد جدید آمریکا به اسرائیل برای برخورد با حزب‌الله از طریق حامیان سوری آن، طی نشست‌های اخیر مقامات دولت آمریکا و دیپلمات‌های اسرائیلی در واشنگتن و مذاکرات مقامات آمریکایی با آریل شارون نخست‌وزیر اسرائیل در بیت‌المقدس صورت گرفته است.
این اقدام بخشی از توافقی است که برای جلب‌نظر اسرائیل به طرح صلح موسوم به «نقشه راه» طرح شده است. این طرح که از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل تنظیم شده، راهی برای پایان دادن به درگیری‌های اسرائیلی ـ فلسطینی و تشکیل کشور فلسطین در سال ۲۰۰۵ ترسیم کرده است. این طرح دربرگیرنده خروج اسرائیل از کرانة باختری فلسطین است که در سال ۱۹۶۷ میلادی اشغال شده است.
آریل شارون در ابتدا طرح نقشه راه را رد کرده بود، اما اکنون و در شرایط پس از جنگ عراق و در یک بازی پیچیده، خواستار اجرای این طرح شد. وی هم‌چنین اجرای طرح نقشه راه را مشروط به انجام تعدیل‌هایی در آن کرده است.[۴]گرچه هنوز مفاد تعدیل مورد نظر اسرائیلی‌ها فاش نشده، اما به نظر می‌رسد لزوم توقف انتفاضه، برچیده شدن هسته‌های مقاومت گروه‌های فلسطینی، به فراموشی سپرده شدن قدس به عنوان پایتخت فلسطین، صرف‌نظر کردن پناهندگان فلسطینی از بازگشت به وطن، برچیده نشدن شهرک‌های یهودی‌نشین و بازنگشتن ارتش اسرائیل به پشت مرزهای پیش از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ اعراب ـ اسرائیل، از جمله خواست‌های مقامات اسرائیلی باشد. اسرائیل بارها اعلام کرده است که بازگشت به خط ۱۹۶۷ را، برای امنیت خود خطرناک می‌داند و بازگشت پناهندگان فلسطینی به وطنشان نیز بافت جمعیتی را به نفع ملت فلسطین تغییر خواهد داد.
هر چند در چند روز پس از اشغال بغداد، بحث از سرگیری ادامه مذاکرات مربوط به صلح خاورمیانه مطرح شد، اما به نظر می‌رسد دشواری‌ها و موانعی بر سر راه طرح صلح خاورمیانه موسوم به نقشه راه وجود دارد. عمده این موانع و دشواری‌ها نیز از سوی اسرائیل ایجاد می‌شود.
دولت آریل شارون متشکل از جناح‌های راست ‌افراطی است که اعتقادی به برگزاری مذاکرات صلح و استرداد و تأمین حقوق ملت فلسطین ندارد. حزب ملی تحت رهبری «افی ایتام» از مخالفان سرسخت تشکیل کشور مستقل است. از مفاد نقشه راه توقف فوری ساخت و ساز شهرک‌های یهودی‌نشین در اراضی فلسطینی است، موضوعی که ایتام با آن مخالفت خواهد کرد تعهد شارون به نقشه راه کاملاً واضح نیست. وی اصول دیدگاه بوش در زمینه برپایی کشور فلسطین را پذیرفته اما تقاضای حزب کار مبنی بر تعهد صریح نسبت به تخلیه شهرک‌ها را رد کرده است. این خط‌مشیی است که وی در گذشته نیز از‌ آن بهره گرفته است و به سیاست شارون در ارتباط و نحوة برخورد با طرح‌های بین‌المللی تبدیل شده است. شارون گزارش سال ۲۰۰۱ میچل و از سرگیری گفت‌وگوهای سیاسی با فلسطینی‌ها را پذیرفت اما هرگز آن را برای تصویب در اختیار کابینه خود قرار نداد. این سیاست شارون امکان خوب جلوه کردن وی در سطح بین‌المللی را فراهم می‌آورد و سازمان‌ها را راضی و خشنود نگه می‌دارد.
شارون در اواسط ژانویه به‌طور رسمی طرح گروه چهارجانبه را رد کرد و در مصاحبه با مجله «نیوزویک» از این طرح به عنوان طرحی بی‌اهمیت که نباید آن را جدی گرفت، یاد کرد. اسرائیل به منظور آرام کردن جنجال‌های ناشی از اظهارات شارون، با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که اسرائیل و آمریکا در مذاکرات رودررو دربارة چارچوب این طرح گفت و گو خواهند کرد.
پس از انتشار این بیانیه روزنامه «فوروارد» چاپ نیویورک در اواخر ماه ژانویه از طرح اسرائیل و آمریکا برای ایجاد کشور غیرنظامی فلسطین با مرزهای موقت خبر داد.[۵] طرح پیشنهادی اسرائیل با تشریح یک کشور غیرنظامی با ورودی‌ها، خروجی‌ها و حریم‌ فضایی تحت کنترل اسرائیل از اشاره مبهم نقشه راه به تشکیل یک کشور فلسطینی با «مشخصه‌ها و ممیزه‌هایی از حاکمیت» رفع ابهام می‌کند. این طرح هم‌چنین خواستار برقراری آتش‌بس و مبادرت به ایجاد اصلاحات سیاسی از سوی فلسطینی‌ها قبل از انجام هر کاری از سوی اسرائیل است.
از این‌رو ایجاد پست نخست‌وزیری فلسطین را بایستی در چارچوب اصلاحات سیاسی موردنظر آمریکا و اسرائیلی‌ها از سوی فلسطینی‌ها ارزیابی کرد.[۶] هدف از ایجاد این پست، کاهش نفوذ عرفات در تشکیلات خودگردان می‌باشد. گروه چهارجانبه از تصمیم عرفات برای انتخاب یک نخست‌وزیر جهت ریاست دولت خودگردان استقبال کردند ولی تاکید نموده‌اند که این پست باید معتبر بوده و شخصی که به نخست‌وزیری منصوب می‌شود باید دارای اختیارات تام باشد. عرفات بر داشتن نقش در تشکیل کابینه و تعیین وزرا اصرار دارد[۷] و این عامل خود به مشکل بر سر راه محمود عباس در تشکیل کابینه تبدیل شده است.

ارزیابی
اجلاس و تلاش‌های چهارجانبه تاکنون در حل بحران فلسطینی موفقیتی را در پی نداشته است. دلایل ناکامی و بعضاً شکست‌ این تلاش‌ها عبارتند از:
۱. سیاست سنتی آمریکا از بدو تشکیل اسرائیل تا امروز، حمایت بی‌چون و چرا از این متحدان استراتژیک می‌باشد. آمریکا فقط زمانی اسرائیل را کمی تحت فشار قرار می‌دهد و یا از صلح و تشکیل کشور مستقل فلسطین سخن می‌گوید که احساس کند نیاز به آرام کردن افکار عمومی جهانی دارد. به عبارتی آمریکا در مجامع و اجلاس‌های مختلف به طور عملی نمایندگی اسرائیل را برعهده‌ دارد.. اما هیچ‌یک از کشورهای گروه چهارجانبه از جمله روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، نمایندگی فلسطین را برعهده نمی‌گیرند.
۲. اتحادیه اروپا و روسیه در بحران فلسطین نگاه اقتصادی و فرصت‌طلبانه دارند و حاضر نیستند در این بحران و بر سر حقوق ملت فلسطین، روابط خود را با آمریکا تیره سازند.
۳. سازمان ملل به دلیل حضور سنگین آمریکا در شورای امنیت و بی‌اعتنایی اسرائیل به قطع‌نامه‌های سازمان ملل امکان تأثیرگذاری زیادی در این بحران ندارد.
۴. در تلاش‌هایی که اخیراً در مورد آینده فلسطین در سطح بین‌المللی و یا از سوی طرف‌های میانجی در گروه چهارجانبه صورت می‌گیرد، سازمان کنفرانس اسلامی و یا اتحادیه عرب غیبت دارند. از این غیبت اسرائیل سود جسته و همواره کفه ترازو در مذاکرات صلح به نفع تل‌آویو سنگینی می‌کند.
۵. آمریکا و اسرائیل به دنبال حل واقعی مسأله فلسطین نیستند. بلکه در واقع واشنگتن و تل‌آویو با پرداختن به موارد غیرضروری و غیرمهم درصدد پایان انتفاضه و سرکوبی گروه‌های فلسطینی هستند.
سرانجام و با توجه به این موارد و از جمله آغاز جنگ تبلیغاتی و روانی آمریکا علیه حامیان انتفاضه، می‌توان حدس زد که آیندة طرح نقشه راه به کجا می‌انجامد و در صورت اجرا، پیروز میدان در عرصة مذاکرات کدام طرف خواهد بود.
پی‌نوشت‌ها
1. “Sharon: Israel Would Yield Settlements for Peace”;
http://www.story.news.yahoo.com, 13/04/2003
2. “Syria Warned over Iraqi Fugitires?”;
http://newssearch.bbc.co.uk, 11/04/2003
“The Democratic Domino Theory”;
http://www.newssearch.bbc.co.uk, 10/04/2003
3. تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۳۸۲/۱/۲۴
4. “Israel to Press U. S. for Peace “Road Map” Changes”;
http://www.news.yahoo.com, 12/04/2003
5. تکلس خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۳۸۱/۱۲/۶
6. “The Relestinians Trim Arafat Powers”;
http://www.news.bbc.co.uk, 10/03/2003
7. تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۳۸۲/۱/۲۵7.